سخنرانی برای کودکان در مورد کارهای خوب و کارهای بد، خیلی بدتر از توضیح دادن در مورد مسائل برای بچه هاست. بنابراین گفتن جملاتی از این قبیل:”کار خوبی نکردی که برادرت رو کتک زدی،کتک زدن کار خوبی نیست، میشه دیگه اونو نزنی؟”اصلا فایده ای ندارد.
این جملات نه تنها مصنوعی و اندرزگونه هستند، بلکه در گوش بچه ها نیز فرو نمی روند. وقتی برای بچه ها سخنرانی می کنیم و از مزایا و معایب کاری برای آن ها حرف می زنیم دیگر به حرف های ما گوش نمی دهند. خودشان تحریک می شوند که دست به انجام کارهای بد بزنند تا بفهمند چه چیزی خوب است ،چه چیزی بد.
بچه های زیر سن نه سال، آمادگی لازم برای فهمیدن این گونه نصایح ما را ندارند. تازه بعد از سن نه سالگی هم که معنی حرف های ما را می فهمند باز دوست ندارند حرف های ما را گوش کنند.
پند و موعظه چه زمان کارایی دارد؟
تنها وقتی می توانیم برای بچه ها و نوجوان هایمان سخنرانی و موعظه کنیم که خودشان از ما پند و نصیحت خواسته باشند. بسیاری از والدین شکایت می کنند که بچه هایشان با آن ها حرف نمی زنند و همیشه ساکت هستند. یکی از دلایل این کار بچه ها این است که پدر و مادرهایشان خیلی برای ان ها حرف می زنند و پند و اندرز می دهند.
وقتی والدین سعی می کنند با پند واندرز دادن های بی جا، بچه ها را وادار به انجام کاری کنند و یا به ان ها بگویند که اشتباه کرده اند، بچه ها یک گوششان در می شود و گوش دیگرشان دروازه و هیچ چیزی نمی شنوند. بنابراین می بینیم که سخنرانی و موعظه کردن نه تنها خوب نیست، بلکه نتیجه ای کاملا معکوس نیز دارد.