محتوای جدول
گفتگو صحیح با فرزند + راحلی برای همکاری و شنیدن |فیلم اموزشی+فایل صوتی میپردازد
گفتگو صحیح با فرزند + راحلی برای همکاری و شنیدن |فیلم اموزشی+فایل صوتی
کلمات ما تأثیر شگفتانگیزی بر فرزندانمان دارند. آنها میتوانند تقویتکننده، آرامبخش و سازنده باشند یا به همان اندازه مخرب، تضعیفکننده و دلآزار. نحوه صحبت کردن ما با کودکان نه تنها حال لحظهای آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه میتواند صدایی باشد که در طول زندگی در ذهنشان تکرار میشود.
مقدمه
آیا تا به حال با فرزندتان بر سر انجام تکالیف، زمان خواب یا غذا خوردن به مشکل برخوردهاید؟ شاید راهحل شما استفاده از جملات دستوری مانند «برو مشقت را بنویس» یا «الان وقت خوابه» بوده است. اما آیا این روش همیشه نتیجه داده؟
رویکردی بهتر و تأثیرگذارتر برای تربیت فرزندان وجود دارد: پرسشگری. در این مقاله با تکنیکهایی آشنا میشوید که به شما کمک میکنند از طریق پرسیدن سؤالات مؤثر، رفتارهای مطلوب را در فرزندتان تقویت کنید.
چرا پرسشگری؟
پرسشگری به جای دستور دادن، ذهن کودک را به سمت تفکر و حل مسئله هدایت میکند. وقتی والدین به جای استفاده از جملات منفی یا دستوری، سؤالاتی مثبت و مشارکتی مطرح میکنند، کودک به طور ناخودآگاه به دنبال پاسخ میگردد و در این فرآیند مسئولیتپذیرتر میشود.
مثال:
به جای این که بگویید «چرا تکالیفت را نمینویسی؟»، میتوانید بپرسید:
- «فکر میکنی چه زمانی بهتر میتوانی روی تکالیفت تمرکز کنی؟»
- «چطور میتوانی این تکالیف را جالبتر انجام دهی؟»
چطور پرسشگری را در تربیت فرزندان به کار ببریم؟
برای استفاده از این تکنیک، کافی است دستورات مستقیم را به سؤالات تبدیل کنید. در اینجا چند مثال آورده شده است:
- زمان خوابیدن
به جای: «برو بخواب.»
بگویید: «بعد از این که بازی کردی و غذایت را خوردی، وقت چه کاری است؟» - زمان درس خواندن
به جای: «برو مشقت را بنویس.»
بپرسید: «فکر میکنی چه زمانی برای نوشتن مشقت مناسبتر است؟» - خوردن غذا
به جای: «غذایت را بخور.»
بپرسید: «چطور میتوانیم این غذا را خوشمزهتر کنیم که دوست داشته باشی؟»
فواید پرسشگری در تربیت فرزندان
- تقویت تفکر انتقادی
پرسشگری ذهن کودک را تحریک میکند تا به جای اطاعت صرف، به تحلیل و تفکر بپردازد. - افزایش مسئولیتپذیری
وقتی کودک خودش تصمیم میگیرد که چه کاری انجام دهد، احساس مسئولیت بیشتری نسبت به آن خواهد داشت. - کاهش تنش و مقاومت
دستور دادن گاهی باعث ایجاد مقاومت در کودکان میشود. اما پرسشگری این مقاومت را کاهش میدهد، زیرا کودک احساس میکند در تصمیمگیری شریک است. - تقویت ارتباط والدین و فرزندان
پرسیدن سؤالات نشاندهنده توجه و اهمیت والدین به نظرات و احساسات کودک است که به تقویت رابطه کمک میکند.
چرا کودکان سؤال میپرسند؟
کودکان گاهی برای کاهش استرس یا جلب توجه والدین، سؤالاتی مطرح میکنند. این سؤالات ممکن است درباره چیزهای ساده یا حتی عجیب باشند، مثلاً:
- «چرا سگها پارس میکنند؟»
- «چرا این آسمان آبی است؟»
پیشنهاد:
به جای نادیده گرفتن یا پاسخهای کوتاه،از طریق طرح پرسش های درست سعی کنید او را به کشف پاسخ های صحیح هدایت کنید. این کار به کودک کمک میکند احساس امنیت و نزدیکی بیشتری با شما داشته باشد.
چند نکته برای موفقیت در پرسشگری
- از جملات باز استفاده کنید که کودک را به فکر کردن و پاسخ دادن تشویق کند.
- صبور باشید و به کودک زمان بدهید تا خودش پاسخ را پیدا کند.
- با لحن مثبت و دوستانه صحبت کنید تا کودک احساس امنیت کند.
- به نظرات و پیشنهادات کودک احترام بگذارید، حتی اگر متفاوت از نظر شما باشد.
نتیجهگیری این بخش
پرسشگری یکی از بهترین ابزارهایی است که والدین میتوانند در تربیت فرزندان خود به کار ببرند. این روش به جای تحمیل رفتار، کودک را به تفکر و پذیرش رفتارهای درست تشویق میکند. به یاد داشته باشید که کودکانی که در محیطی پرسشگرانه بزرگ میشوند، مستقلتر، مسئولیتپذیرتر و خلاقتر خواهند بود.
چگونه میتوانید بدون نق زدن یا دستور دادن، فرزندتان را به شنیدن و همکاری تشویق کنید؟
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا فرزندتان گوش نمیدهد؟ این سؤال یکی از رایجترین چالشهایی است که والدین با آن مواجه میشوند. بسیاری از ما در تلاش برای ایجاد نظم و تربیت فرزندمان، گاهی به فرمان دادن یا درخواستهای مکرر متوسل میشویم. اما آیا این روش مؤثر است؟
پاسخ در تغییر رویکرد نهفته است. به جای کنترل رفتار فرزند، باید آن را راهنمایی کنیم. این همان تغییری است که در متن اصلی تربیت فرزند نیز به آن اشاره شده است؛ جایی که به جای استفاده از دستورات و جملات منفی، از پرسشگری و ایجاد فضایی برای تصمیمگیری آگاهانه کودک استفاده میشود.
در اینجا، پنج نکته کلیدی برای جلب همکاری فرزند بدون نیاز به نق زدن یا فرمان دادن ارائه میشود:
مکث کنید و فرصت دهید
گاهی اوقات، به جای اینکه بلافاصله دستور بدهید، لحظهای مکث کنید. به فرزندتان فرصت دهید که خودش متوجه موقعیت شود و تصمیم بگیرد.
مثال:
وقتی از فرزندتان میخواهید اسباببازیهایش را جمع کند، به جای اصرار و تکرار، لحظهای منتظر بمانید تا واکنش او را ببینید. ممکن است او خودش متوجه اهمیت موضوع شود و اقدام کند.
این رویکرد شبیه مثالی است که در متن اصلی به آن اشاره شد؛ جایی که به جای دستور مستقیم برای خوابیدن، از پرسیدن سؤالات متوالی استفاده میشود تا کودک خودش به نتیجه برسد.
سؤال بپرسید، نه دستور دهید
به جای اینکه دستور بدهید، از فرزندتان سؤال کنید. این کار ذهن او را به چالش میکشد و باعث تقویت مهارتهای تصمیمگیریاش میشود.
مثالها:
- «لباست را بردار» را تبدیل کنید به: «لطفاً بگو لباسهایت کجا باید بروند؟»
- «تکالیفت را انجام بده» را تبدیل کنید به: «به نظرت چه زمانی میتوانی راحتتر تکالیفت را انجام بدهی؟»
این روش همان چیزی است که در متن اشاره شد؛ جایی که پرسشگری به کودک کمک میکند به جای مقاومت، خودش راهحلی بیابد.
اطلاعات بدهید، نه دستور
به جای درخواست مستقیم، دلیل پشت کاری که از کودک میخواهید را توضیح دهید. این باعث میشود که کودک بهتر اهمیت کار را درک کند و انگیزه بیشتری برای انجام آن داشته باشد.
مثالها:
- به جای «زباله را دور بینداز» بگویید: «زبالهها را دور میاندازیم تا خانه تمیز بماند.»
- به جای «دندانهایت را مسواک بزن» بگویید: «مسواک زدن دندانهایت را قوی و سالم نگه میدارد.»
این روش مانند رویکردی است که در متن اصلی به آن اشاره شد، جایی که به جای دستور دادن، از جملات توضیحی استفاده میشود.
حد و مرز تعیین کنید، اما با احترام
حد و مرزها ضروری هستند، اما نباید به شکلی تحمیلی یا تهدیدآمیز مطرح شوند. به جای دستور دادن، به فرزندتان بگویید که شما چه کاری میتوانید یا نمیتوانید انجام دهید.
قبل از تغییر مسیر، ارتباط برقرار کنید
برای ایجاد همکاری، ابتدا ارتباط برقرار کنید و احساسات کودک را درک کنید. وقتی فرزندتان احساس کند که دیده و شنیده میشود، آمادگی بیشتری برای گوش دادن و عمل کردن دارد.
مثال:
اگر فرزندتان مشغول بازی است و زمان شام فرا رسیده، به جای اینکه به او بگویید «بازی را تمام کن و بیا»، ابتدا علاقهاش به بازی را تأیید کنید:
- «به نظر میرسد که واقعاً از این بازی لذت میبری. دوست داری دربارهاش برایم توضیح بدهی؟»
سپس درخواست خود را مطرح کنید.
این روش شبیه رویکردی است که در متن ذکر شد؛ جایی که والدین با تأیید علاقه کودک و ایجاد ارتباط، انتقال از یک فعالیت به فعالیت دیگر را آسانتر میکنند.
جمعبندی: تغییر رویکرد از کنترل به راهنمایی
فرزندپروری موفق به معنای دستورات کمتر و ارتباط بیشتر است. وقتی به جای کنترل رفتار فرزند، او را به سمت تصمیمگیری هدایت میکنید، هم استقلال او را تقویت میکنید و هم از جنگهای قدرت جلوگیری میکنید.
این نکات، همان مفاهیمی هستند که در متن اصلی نیز به آنها اشاره شد:
- از پرسشگری استفاده کنید.
- ارتباط را جایگزین فرمان دادن کنید.
- به فرزندتان فرصت دهید که خودش به نتیجه برسد.
از همین امروز تلاش کنید این روشها را در زندگی روزمره به کار ببرید و تأثیر شگفتانگیز آن را ببینید.
برای اینکه بتونی به راحتی با فرزندت ارتباط برقرار کنی وبایداین تکنیک☝️☝️ مهم و بلد باشی و به درستی اجراش کنی
استاد محمد مهدی زمان وزیری
مراقب باشید که چگونه با فرزندانتان صحبت میکنید
کلمات ما تأثیر شگفتانگیزی بر فرزندانمان دارند. آنها میتوانند تقویتکننده، آرامبخش و سازنده باشند یا به همان اندازه مخرب، تضعیفکننده و دلآزار. نحوه صحبت کردن ما با کودکان نه تنها حال لحظهای آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه میتواند صدایی باشد که در طول زندگی در ذهنشان تکرار میشود.
من به عنوان یک والد اعتراف میکنم که کامل نیستم. بارها اتفاق افتاده که در لحظات استرس یا خستگی چیزهایی گفتهام که اثر خوبی نداشتهاند. این اشتباهها اغلب زمانی رخ میدهند که تحت فشار هستیم یا فرزندانمان رفتارهایی میکنند که دکمههای حساسیت ما را فعال میکنند.
کلماتی که میتوانند تقویت کنند یا تخریب
چند روز پیش، در کنسرتی شاهد اتفاقی بودم که دوباره اهمیت کلمات و لحن ما را یادآور شد. مادری چند ردیف جلوتر از ما، دختر خردسال خود را به خاطر مسئلهای ساده سرزنش کرد. کودک چندین بار عذرخواهی کرد، اما مادر همچنان عصبانی بود. نتیجه؟ چهرهای غمگین و روحی درهمشکسته که دیگر از لذت کنسرت خبری نبود.
آن لحظه به من یادآوری کرد که کلمات ما چگونه میتوانند شادی یک کودک را به کلی از او بگیرند. این اتفاق تلنگری بود برای من و میتواند برای هر والد دیگری هم درس باشد: صدای ما، همان چیزی است که فرزندانمان در آینده بارها در ذهن خود خواهند شنید.
چگونه از اثر منفی کلمات جلوگیری کنیم؟
همانطور که در متنهای قبلی به اهمیت مکث کردن، ارتباط برقرار کردن و راهنمایی به جای دستور دادن اشاره شد، اینجا نیز میتوانیم از اصول مشابه استفاده کنیم. وقتی در موقعیتی قرار میگیرید که فرزندتان شما را ناراحت کرده یا در زمانهایی که خسته هستید، بهتر است به جای واکنش سریع، لحظهای مکث کنید.
- مکث کنید و فکر کنید:
قبل از واکنش نشان دادن، یک لحظه صبر کنید. این کار به شما کمک میکند احساسات خود را بهتر کنترل کنید و کلمات مناسبی انتخاب کنید. - کلمات تقویتکننده انتخاب کنید:
به جای سرزنش کردن، سعی کنید به کودک توضیح دهید که چرا رفتارش اشتباه است. مثلاً به جای گفتن:- “چرا همیشه خرابکاری میکنی؟”
بگویید: “بیایید با هم فکر کنیم چگونه میتوانیم دفعه بعد این کار را بهتر انجام دهیم.”
- “چرا همیشه خرابکاری میکنی؟”
- ارتباط برقرار کنید:
به جای اینکه مستقیماً اشتباه فرزندتان را به رخ بکشید، احساسات او را درک کنید. مثلاً اگر در امتحانی نمره خوبی نگرفته، به جای سرزنش، بگویید:- “متوجه هستم که ممکن است از این نتیجه ناراحت باشی. چه کمکی میتوانم بکنم تا دفعه بعد بهتر عمل کنی؟”
- تشویق به جای تخریب:
همانطور که در متون قبلی اشاره شد، ارائه اطلاعات به جای دستور یا سرزنش، فرایند یادگیری را تقویت میکند. اگر فرزندتان اشتباهی مرتکب شد، به جای توبیخ، با مهربانی او را راهنمایی کنید که چگونه کارش را درست انجام دهد.
کلماتی که در ذهن باقی میمانند
بچهها کامل نیستند، درست مانند ما. اشتباه میکنند و این بخشی از فرایند رشد آنهاست. وظیفه ما این است که با مهربانی، صبر و شفقت به آنها کمک کنیم تا اشتباهاتشان را بپذیرند و از آنها بیاموزند.
فرزندان ما ممکن است موقعیتها و جزئیات خاص را به یاد نیاورند، اما همیشه یادشان خواهد ماند که ما با آنها چگونه رفتار کردهایم و چگونه کلمات ما باعث شدهاند احساس ارزشمندی یا تردید کنند.
بنابراین، هر زمان که احساس کردید آماده گفتن چیزی هستید که ممکن است بعدها پشیمانی به همراه داشته باشد، مکث کنید. از خود بپرسید:
- “آیا این کلمات باعث رشد، شادی یا اعتماد به نفس فرزندم میشود؟”
جمعبندی: یادگیری از تجربیات و متنها
چه در تربیت فرزندان، چه در لحظات استرس و خستگی، همواره میتوانیم از اشتباهات گذشته درس بگیریم و مراقب لحن و کلمات خود باشیم. همانطور که در متنهای پیشین هم تأکید شد، ارتباط مؤثر و مهربانانه، نه تنها باعث بهبود رابطه والدین و فرزندان میشود، بلکه به کودکان کمک میکند که بهترین نسخه خودشان باشند.
پس به یاد داشته باشید:
کلمات ما معنی دارند.
کارگاه پرسشگری – بسته کتاب شخصیت فرزندت را بساز
این متن از اهمیت نحوهٔ صحبت کردن با کودکان و تأثیر عمیق کلمات و لحن ما بر روحیه و شخصیت آنها سخن میگوید. نکاتی که در آن ذکر شده، هم از منظر علمی و هم تجربی بسیار ارزشمند است. در ادامه، چند نکتهٔ کلیدی از متن را بازگو میکنم و آنها را در قالب مفاهیم قابل درک و ملموستر ارائه میدهم:
- گفتوگو، پایهٔ ارتباط مؤثر
همانطور که اشاره شد، کلمات و لحن گفتار ما نقش کلیدی در روابط با کودکان دارند. گفتوگوی فعال، گوش دادن با دقت و وقت گذاشتن برای حرف زدن با فرزندمان باعث ایجاد حس ارزشمندی در او میشود. والدینی که با کودکانشان صحبت میکنند و به حرفهایشان گوش میدهند، نه تنها ارتباط عمیقتری با آنها برقرار میکنند، بلکه الگوی خوبی برای یادگیری مهارتهای ارتباطی به آنها ارائه میدهند. - الگوی عملی و نقش والدین
کودکان از رفتار والدینشان الگو میگیرند. رفتار و گفتار ما مثل آینهای است که کودکان بازتاب آن را در رفتار خود نشان میدهند. همانطور که متن تأکید کرد، اگر ما راستگو باشیم، آنها نیز راستگو خواهند بود؛ اگر ما با آرامش و احترام صحبت کنیم، آنها نیز همین را یاد خواهند گرفت. - حمایت از اعتمادبهنفس کودکان
استفاده از کلمات مثبت، تعریف و تمجید بهجا و اجتناب از کلمات سرزنشآمیز باعث تقویت اعتمادبهنفس کودکان میشود. وقتی از کودکانمان برای کارهای خوبشان تعریف میکنیم، آنها تشویق میشوند تا رفتارهای مثبت بیشتری انجام دهند. - گوش دادن واقعی و نگاه مستقیم
وقتی با کودکان صحبت میکنیم، مهم است که با آنها تماس چشمی برقرار کنیم. این کار نشاندهندهٔ توجه و احترام ما به آنهاست و به کودکان حس شنیده شدن و دیده شدن میدهد. - پرهیز از تهدید و مقایسه
تهدید یا استفاده از کلمات منفی برای تربیت کودکان نه تنها مؤثر نیست، بلکه میتواند عزتنفس آنها را از بین ببرد. همچنین، مقایسه کردن کودک با دیگران باعث ایجاد حس کمارزشی در او میشود. - توجه به لحن و زبان بدن
کودکان تنها به کلمات ما گوش نمیدهند، بلکه لحن، زبان بدن و احساساتی که منتقل میکنیم را نیز درک میکنند. اگر آرامش داشته باشیم و با مهربانی صحبت کنیم، کودکان نیز همین را در رفتار خود تقلید خواهند کرد. - تقویت مهارتهای زبانی و فکری کودکان
برای اینکه کودکان بهتر فکر کنند و مهارت زبانیشان تقویت شود، باید آنها را به صحبت کردن تشویق کنیم. پرسیدن سؤالهای باز که نیاز به توضیح بیشتری دارند یا دعوت کردن کودک به بیان احساسات و نظراتش، به رشد ذهنی و زبانی او کمک میکند. - اجتناب از قطع کردن صحبت کودک
اگر کودک در حال صحبت کردن است، باید اجازه دهیم حرفش را کامل کند. قطع کردن صحبت او یا کامل کردن جملههایش میتواند باعث کاهش اعتمادبهنفس او شود.
این نکات همگی در کنار هم به ما یادآوری میکنند که کودکان با ظرافت خاصی نسبت به رفتار و گفتار ما واکنش نشان میدهند. بنابراین، ایجاد یک محیط ارتباطی گرم و حمایتگر، تأثیر بسیار مثبتی بر رشد شخصیتی، عاطفی و اجتماعی آنها خواهد داشت. شما دربارهٔ این موضوع چه تجربه یا نظری دارید؟
ایجاد ارتباط کلامی از طریق گفتوگو یکی از مهمترین راههای برقراری ارتباط اجتماعی است. گفتوگو، پایهای برای مکالمه، مذاکره و شکلگیری روابط انسانی به شمار میرود. در خانوادهها نیز، حرف زدن با کودکان میتواند نقشی اساسی در رشد و تقویت روابط میان اعضا ایفا کند. با این حال، کاهش ارتباطات کلامی به یک عادت نگرانکننده تبدیل شده است. اما چگونه میتوانیم این روند را تغییر دهیم و مهارتهای گفتوگو با کودکان را تقویت کنیم؟
۱. اهمیت تأمل پیش از شروع
والدین، بهویژه پدرها، اغلب به دلیل مشغلههای کاری، خستگی یا دغدغههای مالی زمان اندکی برای صحبت با کودکان خود اختصاص میدهند. اما آیا این تلاشها برای آیندهٔ کودکانمان نیست؟ روح و روان کودک نیز به توجه و هزینه نیاز دارد. اگر روش صحیح صحبت کردن با کودکان را بیاموزیم، آنها نیز از ما یاد میگیرند. با وجود دشواریهای والدین بودن، نباید گوش دادن به خواستهها و رویاهای کودکان را فراموش کنیم.
۲. زمان کافی اختصاص دهیم
اینکه از کودک انتظار داشته باشیم بدون قید و شرط دستورات ما را اجرا کند، میتواند او را دچار حس بیارزشی کند. برای تربیت درست، باید زمانی کافی برای پاسخ به پرسشهای او و تعامل صبورانه اختصاص دهیم. این رفتار به کودک میآموزد که ارزشمند است و نظراتش اهمیت دارد.
۳. به صحبتهای کودک گوش دهیم
کودکان نیاز دارند احساس کنند که برای والدینشان مهم هستند. هنگامی که با کودک صحبت میکنید، تمرکز کامل خود را بر او بگذارید و از انجام فعالیتهای دیگر خودداری کنید. این رفتار اعتمادبهنفس و احساس ارزشمندی را در کودک تقویت میکند. اگر امکان گوش دادن ندارید، وانمود به شنیدن نکنید، چرا که کودک این رفتار را متوجه میشود.
۴. الگوی رفتاری خوبی باشیم
کودکان بهشدت تحت تأثیر رفتار و گفتار والدین خود قرار دارند. اگر والدین با صداقت، خوشرفتاری و ادب رفتار کنند، کودکان نیز همان رفتارها را تقلید میکنند. باید مراقب باشیم که تناقضی میان گفتار و اعمال ما وجود نداشته باشد، زیرا ثبات رفتاری نقش مهمی در تربیت کودکان دارد.
۵. استفاده از جملات مثبت
به جای استفاده از عبارات منفی نظیر «نکن» یا «نه»، بهتر است از جملات مثبت استفاده کنیم. سرزنش مداوم یا ایجاد حس گناه در کودک میتواند احساس بیارزشی را تقویت کند. در عوض، جملات مثبت باعث ایجاد اعتمادبهنفس و رفتارهای مناسب در کودک میشود.
۶. ارتباط چشمی برقرار کنیم
هنگام صحبت با کودک، همهٔ کارها را کنار بگذارید و به چشمان او نگاه کنید. این ارتباط چشمی تأثیر عمیقی بر رابطه شما با کودک خواهد داشت و به او نشان میدهد که برایتان اهمیت دارد.
۷. به لحن صدایمان توجه کنیم
لحن صدای شما تأثیر زیادی بر یادگیری و رفتار کودک دارد. اگر همیشه با لحن تند صحبت کنید، کودک نیز همان رفتار را تقلید خواهد کرد. بهتر است در زمان آرامش با کودک صحبت کنید و لحن صدای خود را با موقعیت هماهنگ سازید.
۸. کودک را به حرف زدن تشویق کنیم
برای تقویت توانایی تفکر و بیان احساسات در کودک، او را تشویق به توضیح دادن و صحبت کردن کنید. به جای پرسیدن سؤالهایی که پاسخ آنها بله یا خیر است، از سؤالهایی استفاده کنید که نیازمند توضیح بیشتر هستند.
۹. از کودکانه حرف زدن بپرهیزیم
با کودک به زبان بزرگسالان صحبت کنید، هرچند کمی نرمتر و شمردهتر. تقلید زبان کودکانه یا تکرار اشتباهات لفظی او میتواند باعث تثبیت این اشتباهات شود. باید تلاش کنیم تا کودکان معنای صحیح کلمات را بیاموزند.
۱۰. صحبت کودک را قطع نکنیم
وقتی کودک صحبت میکند، به او اجازه دهید حرفش را تا پایان بزند. قطع کردن صحبت کودک یا منحرف کردن موضوع، علاقهٔ او به بیان دیدگاههایش را کاهش میدهد. با صبر و دقت به او گوش دهید.
۱۱. به حرفهایمان نظم بدهیم
اگر میخواهید چند موضوع مختلف را به کودک آموزش دهید، بهتر است آنها را به بخشهای کوتاهتر تقسیم کنید. گفتوگوهای طولانی و بیوقفه میتواند کودک را خسته کند و تأثیرگذاری شما را کاهش دهد.
۱۲. از تهدید کردن پرهیز کنیم
تهدید کردن کودک نهتنها اعتمادبهنفس او را کاهش میدهد، بلکه بر روابط او با دیگران نیز تأثیر منفی میگذارد. به جای تهدید، به کودک فرصت دهید تا اشتباه کند و از آن یاد بگیرد.
۱۳. اجازه دهیم خودش جملهاش را تمام کند
اگر کودک شما آرام صحبت میکند، او را تحت فشار قرار ندهید و جملههایش را تکمیل نکنید. این کار به او کمک میکند اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کند.
۱۴. کودک را تشویق کنید
کودکان به تشویق و توجه مثبت نیاز دارند. تعریف کردن از رفتارهای خوب کودک، او را به تکرار این رفتارها تشویق میکند. اگر کودک احساس کند توجه مثبت شما را جلب نمیکند، ممکن است به دنبال جلب توجه منفی باشد.
۱۵. به نحوه صحبت خود توجه کنیم
کودکان نهتنها کلمات ما، بلکه حرکات، لحن صدا و حالت چهرهمان را نیز تقلید میکنند. اگر احساس ناراحتی یا اضطراب دارید، بهتر است این احساسات را به کودک منتقل نکنید.
در نهایت، یادمان باشد که گفتوگو با کودکان پایهای برای رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی آنها است. مهارتهای ارتباطی از سنین پایین آموخته میشوند و ما بهعنوان والدین باید بهترین الگو برای کودکانمان باشیم.
3 اشتباه رایج والدین هنگام تعیین مرزها
آموزش امنیت اجتماعی کودکان