انعطافپذیری چیست؟
انعطافپذیری توانایی کنارآمدن با عوامل استرسزا و چالشهای زندگی، به روشی سالم و مولد است. کودکان مقاوم قادر به بازگشت از چالشها هستند. آنها میتوانند با تغییرات زندگی خودسازگار شوند و به طور مؤثر در روابط پیمایش کنند.
کودکان مقاوم لزوماً استرس کمتری نسبت به سایر کودکان ندارند. اما آنها بهتر قادر به مقابله با عوامل استرسزای روزمره هستند.
آنها همچنین آمادگی بیشتری برای رویارویی با چالشهای آینده دارند. زیرا آنها مهارتهای بسیار مؤثری را یاد گرفتهاند که به آنها کمک میکند تا با استرس مقابله کنند.
کودک انعطافپذیر:
کودکی که منعطف و سازگار است قادر است عواطف خود را به طور شایستهای برچسبگذاری و بیان کند. آنها میدانند که چگونه الگوهای تفکر منفی را به چالش بکشند و تنظیم کنند.
آنها از طیف وسیعی از استراتژیها برای مدیریت احساسات شدید استفاده میکنند. این کودکان وقتی اتفاق غیرمنتظرهای پیش میآید، برنامههای خود را مرتب میکنند. آنها میتوانند احساسات دیگران را بهخوبی شناسایی و به آنها پاسخ دهند.
آنها با حل مشکلات چالش های خود را در شرایط دشوار حل میکنند، و تا زمانی که چیزی باقی بماند، استراتژیهای مختلفی را امتحان میکنند. آنها وقتی مسئلهای دشوار است به تلاش خود ادامه میدهند، اما همچنین میدانند چه موقع باید از دیگران کمک بخواهند.
انعطافپذیری چگونه ایجاد میشود؟
انعطافپذیری تا حدودی توسط ژنتیک یا عوامل داخلی تعیین میشود – مواردی مانند خلقوخوی و شخصیت طبیعی ما. بعضی از بچهها بیشتر از دیگران در مواجهه با یک چالش پریشان میشوند.
برخی بیشتر با یادگیری مهارتهای اجتماعی و عاطفی دستوپنجه نرم میکنند. وقتی نوبت به استرس میرسد، همه بچهها پایه متفاوت و عوامل تحریککننده دیگری دارند. بعضی از کودکان نسبت به تجربیات منفی و مثبت حساسیت بیشتری دارند.
انعطافپذیری همچنین تا حدی توسط محیط ما تعیین میشود. خانواده، جامعه ما، جامعهای که در آن زندگی میکنیم. بعضی از بچهها بیش از دیگران با سختی مواجه هستند. برخی از آنها پشتیبانی بهتری در دسترس خود دارند. برخی در زندگی خود بزرگسالانی دارند که مهارتهای لازم برای انعطافپذیری را نشان میدهند، الگو میگیرند و به آنها صریح میآموزند.
چگونه واکنش نشان می دهیم؟
هنگامی که یک عامل استرسزا را تجربه میکنیم، این امر باعث ایجاد مجموعهای از حوادث در مغز میشود که برای کمک به ما در مقابله با این عوامل استرسزا طراحی شده است. یک سری واکنشهای شیمیایی اتفاق میافتد. بدن ما مملو از آدرنالین و همچنین هورمون استرس، کورتیزول است.
این هورمونها بدن ما را برای مقابله با یک تهدید جسمی آماده میکنند. با پمپاژ سریع خون به دست و پاها، ضربان قلب ما افزایش مییابد تا بتوانیم فرار کنیم. سیستم گوارش ما کند میشود تا انرژی گرانبهای بدن ما را برای مقابله با آن مصرف نکند و قشر پیشانی ما – ناحیه مغز ما که مسئول استدلال و تفکر بالاتر است، به طور موقت خاموش میشود. این زمان فکرکردن نیست، زمان بازیگری است.
مشکل البته این است که اغلب عوامل استرسزا که فرزندان ما با آن روبرو میشوند تهدیدهای جسمی کوتاهمدت نیستند. هیچ حیوان وحشی در جنگل وجود ندارد که آنها برای فرار از آن نیاز به استرس داشته باشند.
بنابراین مغز در خاموشکردن پاسخ استرس دچار مشکل میشود و سیستم لیمبیک بدویتر – ناحیهای از مغز که آمیگدالت یا سیستم کنترل عاطفی را در خود جایداده است – همچنان کنترل میشود.
پاسخ به استرس:
باگذشت زمان، این پاسخ استرس برای مغز و بدن کودک سمی میشود (تابهحال فکر کردهاید که چرا وقتی دچار استرس میشویم بیمار میشویم؟ استرس مزمن و سمی سیستم ایمنی بدن ما را ضعیف میکند!).
ما باید به کودکان بیاموزیم که چگونه قشر جلوی پیشانی خود را بهصورت آنلاین برگردانند. بنابراین آنها میتوانند مغز احساسی خود را آرام کنند، پاسخ استرس را خاموش کرده و مهارتهای لازم برای مدیریت مؤثرتر استرس را در دفعات بعدی بیاموزند. این گونه انعطافپذیر میشوند.
چگونه انعطاف پذیری را به فرزند خود آموزش دهیم؟
۱. به آنها در ایجاد روابط حمایتی کمک کنید
تحقیقات نشان داده است که کودکان برای داشتن مقاومت، حداقل به یک رابطه پایدار و متعهد با یک بزرگسال حامی نیاز دارند. روابط با بزرگسالان محافظتی است و به کودکان کمک میکند احساس دوستداشتن و ارزشمندی داشته باشند. این روابط پاسخگو و پرورشدهنده به رشد مغز آنگونه که باید کمک میکند.
این بدان معناست که کودکان قادر به یادگیری مهارتهای مهم کنارآمدن هستند که برای مقاومت در برابر آنها لازم است. بدون این روابط، مغز تهدید را احساس میکند و پاسخ استرس همچنان فعال میشود و توانایی کودک در یادگیری مهارتهای جدید را محدود میکند و همچنین پرورش و تشویق دوستی حمایتی، سالم و دوستانه با همسالان خود را فراموش نکنید. این موارد به کودکان کمک میکند تا مهارتهای مهم اجتماعی و عاطفی را بیاموزند و احساس ارتباط را در آنها حفظ کنند.
۲. به آنها بیاموزید که چگونه احساسات خود را مدیریت کنند
این کار از سنین بسیار کم شروع میشود. به آنها کمک کنید احساسات خود را برچسبگذاری کنند تا بتوانند زبان بیان احساسات خود را پیدا کنند. احساسات آنها را معتبر ارزیابی کنید تا یاد بگیرند که همه احساسات مهم هستند و نیازی به ترس از آنها نیست. روشهای مناسب برای بیان احساس خود را به آنها بیاموزید و به آنها استراتژیهایی برای مدیریت احساسات شدید بدهید.
۳. ذهنآگاهی را با هم تمرین کنید
بارها ذهنآگاهی برای بهبود انعطافپذیری در کودکان نشاندادهشده است، ذهنآگاهی باعث تغییراتی در مغز میشود که قشر قبل از پیشانی را تقویت میکند. درحالیکه این کار را انجام میدهد، همچنین فعالیت در آمیگدالت را کاهش میدهد.
این اجازه میدهد تا کودک شما آرام باشد. برای کسب اطلاعات در مورد نحوه آموزش و تمرین ذهنآگاهی با کودک خود، کتابهایی را در این حوزه می توانید از راهنمایی های عملی کوچ تربیتی استفاده کنید.
۴. به آنها حل مسئله را بیاموزید
آنها را تشویق کنید تا به همه راهحلهای ممکن برای یک مسئله فکر کنند و سپس جوانب مثبت و منفی هر گزینه را بسنجند تا زمانی که به بهترین وجه برسند. سعی کنید در برابر اصرار برای پرش با جواب مقاومت کنید – بگذارید آنها خودشان این موضوع را بفهمند و پرورش و تشویق خلاقیت آنها را فراموش نکنید – افراد خلاق میتوانند برای حل مشکلات خارج از چارچوب فکر کنند!
۵. اطمینان حاصل کنید که آنها میدانند چگونه درخواست کمک کنند
غالباً فکر میکنیم “کنارآمدن” به معنای انجام کارها بهتنهایی است و هرگز نیازی به کمکگرفتن از کسی نیست. کودکان نیز از این امر مستثنی نیستند.
اطمینان حاصل کنید که آنها میفهمند که درخواست کمک گاهی بهترین راهکار مقابله است. دانستن اینکه چه چیزی فراتر از توانایی شما است و دانستن اینکه از چه کسی و چگونه میتوانید کمک بخواهید برای کنترل استرس بسیار مهم است.
۶. ورزش کنید
ورزش با آزادکردن مواد شیمیایی که باعث آرامش مغز میشوند، ما را در برابر برخی از تأثیرات فیزیولوژیکی استرس محافظت میکند. در حقیقت، این دقیقاً همان چیزی است که مغز ما را در هنگام آمادهسازی پاسخ استرس آماده میکند تا انجام دهیم.
حرکت کنید، و مغز شما فکر خواهد کرد که شما از آن خرس وحشی فرار کردهاید و پاسخ را خاموش میکنید – فکر میکند اکنون ایمن هستید! به شنا بروید، بازی کنید، برای دویدن بروید، دوچرخهسواری کنید، مهم نیست فقط آنها را تحریک کنید.
۷. به آنها کمک کنید تا تفکر منفی را دوباره تنظیم کنند
وقتی استرس داریم، میتوانیم در الگوهای فکری منفی گیر کنیم. این میتواند شرایط را دشوارتر از آنچه در حال حاضر هست به نظر برساند. به آنها بیاموزید تفکر منفی را شناسایی کنند و آن را از نو تنظیم کنند تا واقعبینانهتر باشد. این کمک میکند تا وضعیت تهدیدآمیز به نظر نرسد و آنها احساس اطمینان و توانایی بیشتری برای مقابله با آن میکنند.
۸. بگذارید ریسک کنند
خطرات مناسب سن مهم هستند. آنها به کودکان کمک میکنند تا محدودیتهای خود را بیاموزند، و اینکه وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود چگونه کنار بیایند. این مسئله همچنین به آنها کمک میکنند مهارتهای تصمیمگیری خود را که یکی دیگر از عملکردهای قشر جلوی مغز است و در زمان استرس مهم است، توسعه دهند.
۹. آنها را ضمانت نکنید
در برابر اصرار برای کمک به آنها در مواردی که میخواهند و میتوانند مدیریت کنند مقاومت کنید. وقتی کودکان در اوایل زندگی خود با چالشهای کوچکی روبرو میشوند، مهارتهایی را برای مدیریت چالشهای بزرگتری که بعداً به وجود میآیند فرامیگیرند. اگر آنها هرگز هیچ استرسی را تجربه نکنند، هرگز هیچ مهارت مدیریت استرس را یاد نخواهند گرفت!
۱۰. به آنها کمک کنید احساس صلاحیت و توانایی کنند
هنگامی که کودکان احساس صلاحیت و توانایی میکنند، اعتماد بیشتری به توانایی خود در انجام کارهای سخت دارند و چالشها را تسخیر میکنند. وظایفی را به آنها واگذار کنید که بتوانند در آن سرآمد باشند.
به آنها کمک کنید تا احساس تسلط پیدا کنند. به آنها مسئولیت دهید، وظایف را به آنها اعطا کنید. به آنها بگویید که شما به تواناییهای آنها و به آنها اعتماد دارید.
11. الگوی خوبی باشید
کودکان به دنبال بزرگسالان در زندگی خود هستند تا در مورد نحوه پاسخگویی به دنیا اطلاعاتی کسب کنند. اگر واکنشهای مناسب و سازگار با استرس را الگوی خود قرار دهید، کودکان نیز یاد میگیرند که این کار را انجام دهند.
از استراتژیهای مقابله مفید استفاده کنید، در صورت نیاز از آنها کمک بگیرید، حل مسئله مؤثر را نشان دهید و احساسات را به روشی سالم بیان کنید. به آنها نشان دهید که انعطافپذیری به چه شکلی است شما تا کنون بهترین معلم آنها هستید!
با امید به اینکه در راستای رسیدن شما فرهیخته ی گرامی به اهداف مثبت تربیتی و شخصیت سازی قدمی کوچک اما تاثیرگذار برداشته باشیم.
ارادتمند شما محمد مهدی زمان وزیری