زبان صحبت کردن با فرزند میپردازد
مقدمه:
اگر از شما بپرسم که چه چیزی در تربیت فرزندانتان بیش از همه شما را ناامید میکند، چه پاسخی خواهید داد؟ برای اغلب والدین، درخواست مکرر از بچهها برای انجام کاری و نادیده گرفتن آنها، بیشترین ناامیدی را به همراه دارد. این مسئله آنها را به مرز جنون می رساند و اغلب باعث میشود که فریاد بزنند . اما آیا راه بهتری برای برقراری ارتباط با فرزندان وجود ندارد؟ اگر شما نیز به دنبال روشهایی مؤثرتر برای برقراری ارتباط با فرزندانتان هستید و می خواهید بدون آنکه ناامید شوید پرسشگری فرزندانتان را تقویت و انها را در مسیر صحیح هدایت کنید، این مقاله میتواند راهگشای شما باشد.
چگونه با کودکان صحبت کنیم تا به ما گوش کنند؟
رشد کودکان میتواند برای والدین تازهکار گیجکننده و دلهرهآور باشد. هنگامی که کودک شما رشد میکند، احتمالاً با تغییرات مختلف ،از جمله تغییرات خلق و خو و در برخی موارد، رفتارهای مشکلساز مواجه میشوید. با این حال، مسأله واقعی زمانی پیش میآید که والدین نمیدانند چگونه با کودکان خود ارتباط برقرار کنند تا واقعاً به آنها گوش دهند. بنابراین، ممکن است از خودتان بپرسید که چگونه میتوان با کودکان کوچک صحبت کرد؟ آیا سوالات خاصی هستند که بتوانید از کودکتان بپرسید و مسائل درون ذهن آنها را کشف کنید؟ خوشبختانه، ما پنج روش برتر برای صحبت کردن با کودکان را گردآوری کردهایم. تا پایان این مقاله یاد خواهید گرفت که چگونه به درستی با فرزندانتان صحبت کنید و بدون اینکه جایگاه والدگری خود را تخریب کنید ،دوستانه و مهربان باقی بمانید.
البته اگر کودک شما پس از اجرای برخی یا تمام این نکات هنوز به شما گوش ندهد، ممکن است لازم باشد با یک مشاوره حرفهای مشورت کنید.
قبل از آموزش اینکه چه سوالاتی از کودکان بپرسید و چگونه با آنها صحبت کنید، باید خودتان در مورد پنج مرحله رشد کودکان آموزش دیده باشید. بسته به اینکه کودک شما در کدام مرحله رشد است، باید زبان و موضوعات مورد بحث را با سطح درک آنها سازگار کنید. به عنوان مثال، قابل درک است که انتظار نمیرود یک نوزاد بفهمد چه میگویید. در اینجا پنج مرحله رشد کودکان آمده است:
- نوزاد (دو ماه اول زندگی)
- نوزاد (تا ۱۲ ماه)
- نوپا (تا ۳ سالگی)
- کودکان مهد کودک (بین ۳ و ۵ سالگی)
- دبستانی (بین ۶ و ۱۷ سالگی)
برای مثال،از طریق حرکات می توانید با نوزادان ارتباط برقرار کنید. نوزادان در بازه ۹ تا ۱۲ ماه ممکن است به چیزها اشاره کنند، بلند شوند و صداها را تقلید کنند.
از سوی دیگر، نوپایان میتوانند کلمات ساده مانند “خداحافظ”، “مامان”، “بابا”، “خوشمزه” و غیره را درک کنند. بنابراین، کلید بر قراری ارتباط و صحبت با نوپاها استفاده از زبان ساده است.
کودکان مهد کودک، میتوانند جملات کامل و بلند را بگویند و مهارتهای زبانیشان ، زمانی که به سن مدرسه میرسند، باید کاملاً توسعه یافته باشد.
نظریه محمد مهدی زمان وزیری روانشناس و کوچ تربیتی
چگونه با کودکان صحبت کنیم تا به ما گوش کنند؟
اکنون که از مراحل مختلف رشد کودکان آگاه هستید، بیایید در مورد موثرترین راهها برای صحبت کردن با آنها صحبت کنیم. همچنین مهم است بدانیم که نحوه صحبت کردن والدین با کودکان تأثیر زیادی بر توانایی آنها در گوش دادن و یادگیری دارد. به یاد داشته باشید، والدین همواره الگوهایی برای رفتار و عملکرد فرزندان خود هستند.
در اصل، سه نوع روش ارتباطی برای والدین وجود دارد: روش مستبدانه ، روش منفعلانه، و روش قاطعانه. روش اول شامل فریاد زدن، تحقیر کردن کودکان و استفاده از کلمات توهینآمیز است. هنگامی که به این صورت با کودکان صحبت میکنید، آنها تمایل دارند که رفتار بدی نشان دهند، فریاد بزنند یا دستورات والدین را نادیده بگیرند. این روش ارتباطی همچنین میتواند به افسردگی کودک منجر شود.
روش دوم شامل استفاده از کلمات محتاطانه و لحنهای ملایمتر است. متأسفانه، معمولاً کودکان در مقابل والدینی که از روش منفعلانه استفاده میکنند، سرکش میشوند.
در حالی که در روش قاطعانه والدین ، ثابت، مثبت، محکم، واضح و با اعتماد به نفس است. از بین این سه روش، روش قاطعانه بیشتر از همه موثر است و سبب می شود کودک بیشتر به حرف والدین گوش کند. با این حال، برقراری ارتباط قاطعانه یک مهارت است که برخی به طور طبیعی دارند و برخی دیگر باید آن را یاد بگیرند و تمرین کنند.
بنابراین، به سوال اصلی بازمیگردیم: چگونه با کودکان صحبت کنیم تا به ما گوش کنند؟ نکات زیر به شما کمک میکند نه تنها با کودکان به طور موثر صحبت کنید، بلکه ارتباط شما با فرزندانتان در سنین بالاتر را نیز بهبود بخشد. بیایید وارد جزئیات شویم.
همیشه از کلمات مثبت استفاده کنید: سعی کنید استفاده از کلماتی مانند “نه”، “نمیتوانی” و “نباید” را به حداقل برسانید. به عنوان مثال، به جای اینکه بگویید “در خانه ندو”، بگویید “لطفاً داخل خانه فقط راه برو”. این کمک میکند که کودکان به طور سازنده بفهمند چه رفتاری از آنها انتظار میرود.
از تحقیر و شرمساری خودداری کنید: عباراتی مانند “تو مثل بچه ها رفتار میکنی” یا جملاتی مانند “دیروز از تو شرمنده شدم” میتواند به شدت به اعتماد به نفس کودک آسیب بزند. به جای آن، از تشویق و قدردانی استفاده کنید. مثلاً بگویید “ممنون که به من در تمیز کردن کمک کردی” یا “امروز خیلی تلاش کردی، و من به تو افتخار میکنم. دفعه بعد میتوانیم با هم بهتر عمل کنیم.”
واضح و مشخص باشید: کودکان بهتر پاسخ میدهند وقتی دقیقاً بدانند چه انتظاری از آنها دارید. از زبان واضح و مختصر استفاده کنید تا انتظارات خود را بیان کنید. به جای دستورالعملهای مبهم مانند “دختریاپسر خوبی باش مشخص کنید که چه رفتارهایی مناسب هستند.
حق انتخاببدهید: میتوانید به آنها گزینههایی بدهید تا احساس کنند انتخابهایی دارند (حتی اگر هیچ یا حداقل فضایی برای مذاکره وجود ندارد).هر زمان ممکن است، گزینه های برای انتخاب به کودک بدهید تا احساس کنترل بیشتری داشته باشد. به عنوان مثال، به جای اینکه بگویید “همین الان کفشهایت را بپوش”، بگویید “میخواهی کفشهای آبی یا قرمز را امروز بپوشی؟” یا “کدام کتاب را میخواهی بخوانی، کتاب بنفش یا قرمز؟” این تکنیک برای کودکانی که در غذا خوردن سختگیر هستند عالی است. میتوانید بگویید “میخواهی تخممرغ همزده یا آبپز شده بخوری؟” یا “کدام میوه را میخواهی، بنفش یا سبز؟”. این کار مقاومت فرزندتان را کاهش میدهد و او را تشویق به همکاری میکند.
گوش دادن فعال: نشان دهید که به کودک خود گوش میدهید و دیدگاه او را درک میکنید. احساسات و افکار او را تأیید کنید قبل از اینکه راهنمایی یا تغییر مسیر دهید. این کار به ایجاد اعتماد و تشویق به ارتباط باز کمک میکند.
با به کارگیری این استراتژیها، میتوانید سبک ارتباطی مثبت و محترمانهای با کودکان خود ایجاد کنید که تمایل آنها به گوش دادن و همکاری را افزایش داده و رابطهای دوستداشتنی و حمایتی را تقویت کند.
چند نکته!
استفاده از نام کودک: یکی از بهترین راهها برای صحبت با کودکان و جلب توجه آنها، استفاده از نام آنها است. به عنوان مثال، میتوانید بگویید: “علی، لطفاً برای من … را بیاور” یا “علی، ناهار تا ۱۰ دقیقه دیگر آماده میشود”.
استفاده از تماس چشمی برای ارتباط با کودک: روش دیگر برای صحبت با کودکان و جلب توجه آنها، ایجاد تماس چشمی است. این یک تکنیک عالی است برای اینکه به کودک نشان دهیم که به او گوش میدهید. اگر کودک شما کوچک است، ممکن است نیاز باشد زانو بزنید یا در کنار میز بنشینید تا بتوانید چشم در چشم به او نگاه کنید.
پرسیدن سوالات باز: با پرسیدن سوالات باز پاسخ می توانید باب صحبت کردن با فرزندتان را باز کنید.ممکن است کنجکاو باشید که چه سوالاتی از کودکان بپرسید؟ ساده است، سعی کنید سوالات باز بپرسید مانند “با این قاشق به جز غذا خوردن چه کارهای میتوانی انجام دهی و غیره… سوالاتی از این دست به باز کردن ذهن کودک و بیشتر فکر کردن او کمک میکند. بنابراین، هنگامی که صحبت از سوالاتی که از کودکان باید پرسید میشود، به سوالاتی پایبند باشید که پاسخ آنها “بله” یا “نه” نیست. برای مثال، به جای اینکه بپرسید “آیا از جشن تولد لذت بردی؟”، میتوانید بپرسید “چه قسمتی از جشن تولد بیشترین لذت را داشت؟”. سوال دوم پاسخی مفصلتر به شما میدهد و نشان میدهد که به پاسخ کودک خود علاقهمند هستید. به یاد داشته باشید، میلیونها سوال برای پرسیدن از کودکان وجود دارد، فقط باید تخیل آنها را تحریک کنید!
چگونه با کودکان کوچک صحبت کنیم تا به ما گوش کنند؟ صبور، ملاحظهکار، اما در عین حال واضح و محکم باشید. علاوه بر همه اینها، هنگامی که کودک شما با شما صحبت میکند، سعی کنید صحبت او را قطع نکنید. همچنین مطمئن شوید که مکالمات با کودکان خود را در اولویت قرار می دهید. زیرا متأسفانه، به راحتی میتوان در کار و دیگر مسئولیتهای خارج از زندگی خانوادگی گرفتار شد!
زبان صحبت کردن با فرزند(بخشی از کتاب شخصیت فرزندت را بساز)
تاکنون نحوه ی صحیح انتقال یک مفهوم به فرزندتان را آموخته اید و در اینجا زبان صحبت کردن با فرزندتان را فراخواهید گرفت. اگر میخواهید هر مفهومی را به فرزندتان منتقل کنید فقط و فقط از طریق بازی و داستان باید این کار را انجام دهید و با بهره گیری از آنها به فرزندتان بیاموزید کی بپرسد کجا بپرسد، از چه کسی بپرسدو چرا بپرسد؟زبان صحبت کردن با فرزندان تا سن چهارده سالگی بازی و داستان و از چهارده سالگی به بعد فقط داستان است. بدین معنی که والدین تا سن چهارده سالگی هر نکته مطلب یا مفهومی را که بخواهند به فرزندشان بیاموزند لازم است از طریق بازی و داستان و از چهارده سالگی به بعد فقط از طریق داستان اقدام نمایند. به عنوان مثال اگر میخواهید به فرزندتان بگویید مسواک بزن دیگر نباید بگویید برو مسواکت رو بزن بلکه باید سعی کنید از طریق بازی کردن کودک را به سمت مسواک زدن هدایت کنید و یا اگر میخواهید به فرزندتان بگویید شام یا غذایت را بخور لازم است این کار را از طریق بازی کردن انجام دهید. من هم با بهره گیری از معجزه ی بازی تاکنون به بچه های بسیاری در اصلاح عادات بدغذایی کمک کرده و باعث شده ام آنها خوب غذا بخورند به کودکی که شش سال تمام مگر به اجبار والدین لب به گوشت نزده بود و در اکثر موارد هم تلاشهای والدین در این زمینه نتیجه ی عکس به همراه داشت گوشت خوراندم این کودک شش سال گوشت نخورده بود! اما من که برایش غریبه بودم موفق شدم در عرض پنج دقیقه با او ارتباط برقرار کرده و سپس از طریق بازی او را قورمه سبزی خور کنم مادر این کودک از مشاهده ی غذا خوردن فرزندش بسیار خوشحال بود و متعجبانه به او می نگریست او بعد از جلسه به من زنگ زد و گزارش داد که فرزندش خورش قورمه سبزی و گوشتش را به راحتی میخورد و مشکلی ندارد ولی گوشت بقیه ی خورشها را نمی خورد این مادر نیز باید سعی کند همانند من از طریق بازی کودک را به سمت خوردن سایر غذاها سوق دهد. در حقیقت کاری که من در عرض پنج دقیقه انجام دادم این بود که از طریق بازی کردن کودک را به این نتیجه رساندم که باید چه کاری انجام دهد و چه کاری انجام ندهد همین و بس اگر والدین هم بتوانند چنین کاری را با فرزندشان انجام دهند قطعاً به نتیجه ی مقبول خواهند رسید. کودکان خواهان کشف جهان پیرامون خود هستند از این رو ذهنی سرشار از پرسش دارند.آنها به بخشی از پرسش هایشان به کمک تجربه های عملی مانند بازی ، پاسخ می دهند.