وقتی سعی می کنید به بچه ها امر و نهی نکنید و از آن ها سؤال های دو پهلو نپرسید، به نکته ی دیگری نیز باید توجه کنید. نباید مسئله ای را خیلی برای آن ها توضیح دهید!
اگرچه بسیاری از متخصصان روان شناسی می گویند که اگر بچه ها را خوب قانع کنید و برای همه چیز دلیل بیاورید، آن ها متقاعد می شوند. اما من می گویم که منظور این روش این نیست که در خصوص مسائل مختلف به فرزندانمان توضیح دهیم. اما نباید فراموش کنید که مسائل را به اندازه توضیح دهید.
وقتی شما سعی می کنید، جایگاه خود را به عنوان پدر یا مادر برای بچه ها مشخص کنید و بعد از آن ها چیزی می خواهید، درواقع از قدرت و بزرگی خودتان کم می کنید. در این شرایط حتی بچه ها هم گیج می شوند. بسیاری از والدین سعی می کنند که بچه ها را متقاعد کنند به حرف ان ها گوش بدهند.
آن ها به بچه هایشان این آزادی را نمی دهند که با حرف های آن ها مخالفت کنند. بچه ها باید بدانند که پدر ومادر رئیس خانه هستند و حرف اول را می زنند. ولی آن ها می توانند با نظر والدین خود مخالفت کنند.
ضرورتی ندارد که به فرزند خودتان بگویید:”حالا باید به رختخواب بری. فردا روز سختی در پیش داری.” “می شه دندون هات رو قبل از خواب مسواک بزنی؟”
مردها و توضیح مسائل
بیشتر مرد ها این مشکل را با همسرانشان دارند. وقتی خانم ها از همسرانشان می خواهند تا برایشان کاری انجام دهند، کلی مسئله را توضیح می دهند و می گویند چرا شوهرشان باید به آن ها کمک کند و برای آن ها کاری انجام دهد.
به جای گفتن یک جمله ی ساده، چندین جمله در توضیح درخواست خودشان می گویند. خانم ها باید بدانند که هر قدر در این مورد بیشتر حرف بزنند و مسئله را بازتر کنند، شوهرشان بیشتر مقاومت می کند و به درخواست آن ها توجهی نمی کند. پس حتی در روابط بین همسران نیز فراموش نکنید که مسائل را به اندازه توضیح دهید.
بچه ها هم همینطور هستند؛ در توضیح مسائل به کودک هرقدر درخواست و خواسته ی خودتان را ساده تر و کوتاه تر بیان کنید، آن ها بهتر به حرف شما گوش می دهند.