کنجکاوی کودک باعث رشد عقلانی و شناخت او از دنیای اطرافش می شود:
برای اینکه عقلانیت و منطق در کودک شکل بگیرد لازم است سوال بپرسد و سئوال تبدیل به کنجکاوی کودک شود. عدم کنجکاوی کودک باعث می شود که سوال نپرسد. در نتیجه دنیای پیرامونش را هم نمیتواند خوب بشناسد. منطق و عقلانیتش هم درست شکل نمیگیرد و فکرش، خلاق و نقاد نمیشود.
از طریق کنجکاوی کودک ، دو تفکر در او ، فعال و تقویت میشود. یکی، تفکر خلاق است؛ یعنی اینکه فرد بتواند از امکانات موجود ، تحلیل و نتیجهی درستی ارایه بدهد. دیگری، تفکر نقاد است. در واقع کنجکاوی کودک نباید این حس را در او به وجود آورد که سوال کردن، نشانه ضعف است.
اثرات پرورش این دو نوع تفکر:
پرورش این دو نوع تفکر در کودکان، موجب میشود که در آینده، وقتی آنها در موقعیتهای نامناسب، مثل پیشنهادهای ناسالم، قرار بگیرند، بلافاصله، کنجکاوی کودک باعث ایجاد سوال در ذهنشان شود و جنبههای مختلف آن پیشنهاد را بررسی و تحلیل کنند.
در این مرحله آنها این توانایی را دارند تا تصمیم درست را بگیرند. همچنین، کنجکاوی کودک و تقویت تفکر خلاق و نقاد، موجب رشد مسئولیتپذیری رفتاری در کودک میشود و میتواند از آسیبهای اجتماعی آینده، پیشگیری کند.
گربه چه شکلی است؟
برای مثال، اگر در جواب این کنجکاوی کودک که می پرسد «گربه» چه شکلی است؟ بگوییم «یک حیوان پشمالوی چهار دست و پا»، کودک، هر حیوان چهار دست و پای پشمالو را «گربه» تصور میکند و میپرسد: این گربه است؟
اما اگر تعریفمان جامع و مانع باشد؛ یعنی ویژگیهای گربه را شامل شود و مانع از تداخل با موارد مشابه باشد؛ از سوالات تکراری و اضافهی کودک، جلوگیری میشود. علاوه بر این، اگر برای کنجکاوی کودک و پاسخ سوالات انتزاعی و، مثل «خدا کیست؟» پاسخ درستی ندهیم؛ یا پاسخ ما، متناسب با سن کودک نباشد؛ بر اثر پاسخ ناقص ما، درک مسئله برای او مشکل میشود.
پاسخ ناقص به کنجکاوی کودکان :
هرگاه مفهوم و موضوعی در ذهن کودک کنجکاو ، ناقص باشد و کنجکاوی کودک را برطرف نکند منجر به سوالات مکرر او میشود. گاهی هم پیش میآید که ما پاسخ مناسب و جامع و مانع به کودک دادهایم؛ اما باز هم کنجکاوی کودک ادامه دارد و به طور مکرر، سوال میکند.
این رفتار کودک، نشاندهندهی توجهطلبی اوست که آن هم، راه حل خودش را دارد. ما باید در مواقع لازم، توجه مناسب و کافی به کودک داشته باشیم. پاسخ، باید صحیح و متناسب با سن کودک باشد. مطلب را به طور عینی و با کمک تصویر، به او نشان دهیم. و در آخر، از خود او بخواهیم که هرچه متوجه شده است را توضیح دهد. خیلی وقتها اگر خود کودک، مطلب را توضیح دهد، سوالاتش کم یا قطع میشود.
پاسخ ما و جملاتی که هنگام کنجکاوی کودک در مورد موضوعات مختلف استفاده میکنیم؛ باید متناسب با رشد شناختی کودک باشد تا کمک کننده باشد.
دادن توضیح اضافی و حاشیهپردازی هنگام کنجکاوی کودک در موضوعات ختلف ، کمکی در فهم مطلب، به کودک نمیکند؛ بنابراین ما باید ابتدا، سطح رشد شناختی کودکمان را بدانیم؛ سپس میتوانیم سوال را به خودش برگردانیم و بپرسیم؛ تو چگونه فکر میکنی؟ به این دلیل که کودک کنجکاو ، حتما در ذهنش، راجع به موضوع مورد سوال، پیش زمینه و ذهنیتی دارد؛ اگر هیچ تفکری در مورد آن موضوع، نداشته باشد؛ اصلا سوال برایش پیش نمیآید و کنجکاوی کودک بی معنی میشود.
مشارکت دادن کودک در یافتن سوالاتش موجب پرورش خلاقیت و تفکر نقاد وی می شود.
وقتی پاسخ سوالی را هنگام کنجکاوی کودک نمیدانیم؛ باید بگوییم؛ فعلا جواب را نمیدانم ولی به دنبال یافتن پاسخش میروم. میتوانیم با مشارکت کودک، به دنبال پاسخ سوالی که سبب کنجکاوی کودک شده است در کتاب، مجله یا اینترنت بگردیم. یا کتاب، بروشور و منبع و متن مورد نظر را به کودک کنجکاو بدهیم و از او بخواهیم آن را مطالعه کند و بعد با هم راجع به آن صحبت کنیم.
این راه، نحوهی پاسخیابی و تحقیق برای یافتن پاسخ سوالها را به کودک یاد میدهد. علاوه بر این، موجب پرورش خلاقیت و تفکر نقاد کودک و بالا رفتن مهارت و دانش وی میشود؛ ضمن اینکه کودک با روند پیدایش سوال، تحقیق، تحلیل و ارزیابی کردن پاسخهای موجود برای سوال مورد نظرش، آشنا میشود.
چگونه میتوانیم کنجکاوی کودکان را پرورش دهیم و در مسیر درست هدایت کنیم؟
برای تقویت کنجکاوی کودک و هدایت صحیح آن ، چند کار باید انجام دهیم :
- ابتدا باید به کودک برای برقراری درست ارتباط، آموزش دهیم. به او بفهمانیم که پاسخ به سوالات در برخی شرایط، امکانپذیر نیست؛ تا اگر در شرایطی قادر به پاسخگویی به سوالاتش و رفع حس کنجکاوی کودک نبودیم؛ مطلب را درک کرده و بپذیرد. نه اینکه موجب سرخوردگی و گوشهگیری او بشود.
- در پاسخ به برخی سوالات، لازم است قوانین مربوط به آن را به کودک آموزش دهیم. قوانین باید به صورت جزیی به کودک آموزش داده شوند. از کلیگویی بپرهیزیم. برای مثال در مسئله کنجکاوی کودک در مورد کبریت، نباید به طور کلی بگوییم، تو نباید به کبریت دست بزنی! بلکه باید موارد استفاده از آن و چگونگی استفاده را برای کودک توضیح دهیم. سپس بگوییم که از یک سن خاص، میتواند به کبریت دست بزند و در حال حاضر، فقط میتواند با حضور بزرگترها و برای موارد خاصی، از کبریت استفاده کند. و شرایط انجام این کار را هم برای او فراهم کنیم.
- هیچگاه نباید کودک را از سوال پرسیدن، منع کنیم. وظیفهی والدین، این است که سوالات کودکشان را تبدیل به کنجکاوی نمایند. مگر در مواردی که بدانند دلیل سوال پرسیدن کودک، چیز دیگری، مثل جلب توجه است. این مشکل را هم باید از راههای خاص خودش، برطرف کنند. همچنین برای رشد کنجکاوی کودک ، باید به کودک یاد دهیم که خودش هم در یافتن پاسخ سوالهایش، مشارکت داشته باشد.
- راه بعدی برای رشد کنجکاوی کودک و هدایت درست آن، این است که وقتی پاسخ سوالی را به کودک گفتیم؛ بعد از گذشت مدتی، دربارهی آن دوباره با کودک صحبت کنیم. در واقع، پیگیری کنیم که آیا مطلب، در ذهنش باقی مانده است؟ و در صورت لزوم، دوباره آنرا تکرار کنیم. گاهی ممکن است کودک، منظور ما را درست درک نکرده باشد. با این بررسی مجدد، ما متوجه اشکال و اشتباه پیش آمده میشویم و آنرا تصحیح میکنیم تا کودک، مطلبی را به اشتباه یاد نگیرد.
والدین باید آمادگی و حوصلهی کنجکاوی کودکان و سوالات بیشمار آن ها را داشته باشند:
اگر والدین حوصلهی پاسخ دادن به سوالات کودکشان را نداشته باشند و پاسخ مناسب را به او ندهند؛ بخش زیادی از کنجکاوی کودک و در نتیجه، خلاقیت کودک را متوقف میکنند. کودک هم چون به پرسشگری و یافتن پاسخ برای سوالاتش و رفع نیاز دارد؛ برای یافتن پاسخ سوالاتش به دنبال منابع دیگری مثل گروه همسالان خود میرود.
گروه همسالان هم معمولا پاسخ صحیح و مناسبی به کنجکاوی کودک نمیدهند و این مسئله میتواند آسیب جدی به کودکان بزند. بنابراین باید والدین، خودشان این وظیفه را به درستی انجام دهند.
من محمد مهدی زمان وزیری تکنیک های کاربردی را در خصوص کنجکاوی کودکان و مسائل آن در کارگاه تکنیکهای تقویت کنجکاوی در کودکان مطرح نمودم که می توانید آن را تهیه نموده و از آن استفاده نمایید.