Aggression of children in adolescence
مقدمه:
دوران نوجوانی یکی از مراحل حیاتی در تشکیل شخصیت افراد است که همراه با تحولات فیزیکی، روانی و اجتماعی زیادی همراه میشود. در این دوره، بسیاری از کودکان با چالشها و تغییرات زیادی روبرو میشوند که میتواند به ظهور رفتارهای پرخاشگرانه منجر شود.
برای نوجوانان معمول است که به طرق مختلف عمل کنند. پوشیدن لباسهای نامتعارف، گوشدادن به انواع مختلف موسیقی، یا تا دیروقت بیرون ماندن با دوستان همگی نمونههای رایج این رفتار هستند. برخی از نوجوانان نیز در نهایت پرخاشگرانه رفتار میکنند که اغلب اوقات با مسائل جدی هم در خانه و هم در کلاس همراه است. ردیابی دلایل فردی که چرا یک نوجوان اینگونه رفتار میکند دشوار است و ما در این مقاله به بررسی علل، اثرات و راههای مدیریت پرخاشگری کودکان در دوره نوجوانی میپردازیم.
علل پرخاشگری در دوره نوجوانی:
پرخاشگری در دوره نوجوانی بهعنوان یک رفتار ناپسند و چالش آور میتواند از عوامل متعددی گرایش یابد. در ادامه به برخی از علل پرخاشگری در این دوره میپردازیم:
تغییرات هورمونی:
در دوران نوجوانی، تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی بسیار زیاد است. این تغییرات میتوانند بهتناوب مزاج، تنش و افزایش احساسات ناپیوستگی منجر شده و پرخاشگری را افزایش دهند.
استقلال و خودآگاهی:
نوجوانان در دوره نوجوانی تجربه میکنند که بهمرورزمان استقلال و خودآگاهی آنها افزایش مییابد. این تغییرات میتوانند منجر به برخورد با محدودیتها و قوانین شده و احساس برخورداری از حقوق بیشتر، پرخاشگری را تشدید کنند.
تحولات شناختی و رشد شخصیتی:
نوجوانی همراه با تحولات شناختی و رشد شخصیتی زیادی است. این تحولات ممکن است باعث ناهنجاری در درک و تفسیر اطلاعات شود که در نتیجه به واکنشهای پرخاشگرانه منجر شود.
تأثیرات هویت جنسی:
در دوران نوجوانی، هویت جنسی به شکل واضحتری شکل میگیرد. تعامل با همسر مخالف و تجربه عشق و علاقه ممکن است باعث افزایش رقابت و پرخاشگری گردد.
فشارها و تحمیلهای اجتماعی:
فشارها و تحمیلهای مختلف اجتماعی میتوانند بر نوجوانان اثر بگذارند. فشارهای همسالان، تعلق به گروههای اجتماعی، و فشارهای تحصیلی ممکن است بهعنوان عللی برای پرخاشگری نوجوانان عنوان شوند.
ناهماهنگی در ارتباطات خانوادگی:
ارتباطات ناهماهنگ یا نقص در ارتباطات خانوادگی میتواند نوجوان را به جستجوی احساس قدرت و کنترل بیشتر بیندازد و این ممکن است باعث پرخاشگری شود.
در مورد پرخاشگری کودکان در دوران نوجوانی مطالب زیادی نوشته و گفته شده است و ما به اصلیترین موارد اشاره میکنیم:
متأسفانه، این مشکل کل جامعه ماست. تقریباً هر شب اخباری که پخش میشود ما را با چنین گزارشهایی پر میکند: دزدی، دعوا، قتل، تجاوز جنسی. آنها کلیپی را به ما نشان میدهند که با تلفن دختران در حال دعوا هستند و سپس اضافه میکنند که دعوا بر سر یک پسر، حسادت، تقلید از مدل مو یا دلایل بیاهمیت دیگری بوده است.
و در واقع هیچکس این سؤال را نمیپرسد: “چه بر سر فرزندان ما میآید؟”
البته دلایلی که باعث پرخاشگری کودکان میشود پیچیده است. آنها بهطورکلی در خانواده، مدرسه، محیط پنهان میشوند.
برخی از خانوادهها فرزندان خود را در مدارا با دیگران، در مدارا، عشق، همدردی تربیت میکنند. خود والدین با دعوانکردن (دستکم جلوی فرزندانشان)، توهیننکردن به همدیگر، دادوبیداد نکردن به همدیگر را مثال میزنند.
اما خانوادههایی هم هستند که رسوایی در آنها یک اتفاق روزمره است، توهین امری عادی است. کودکان نهتنها شاهد پرخاشگری کلامی بلکه فیزیکی نیز هستند و ازآنجاییکه الگوی رفتاری بهتری در مقابل خود ندارند، این امر را طبیعی میدانند. برای این کودکان بدخواهی و دشمنی، متأسفانه حل اختلافات با مشت کاملاً طبیعی است.
بسیاری از والدین بدون اینکه متوجه آسیبی که به فرزندانشان میزنند، به آنها میگویند: “اجازه ندهید کتک بخورید! “. آنها فکر میکنند که دارند به فرزندان خودآموزش میدهند. محافظت کنید، اما در واقع آنها را به متجاوز تبدیل کنید و سپس همه با حیرت فریاد میزنند: «آه، چه وحشتناک! دو نوجوان یک بیخانمان را کتک زدند! اما چطور! آنها از کجا آمدهاند! “.
اما همینطور. ما، بله، همه ما از سنین پایین آنها را اینگونه بزرگ میکنیم.
ما به فرزندانمان اجازه میدهیم تا فیلمهای اکشن ظاهراً بیضرر را تماشا کنند، بدون اینکه زحمت تجزیهوتحلیل فیلمها را بدهند و توضیح دهند که با زور و سلاح هیچ اتفاقی نمیافتد. فرزندان ما تحتتأثیر تعقیبها، مهارتهای رزمی قهرمانان، تنش، پویایی و تشدید خشونت قرار میگیرند.
اثرات پرخاشگری بر کودکان و جامعه:
پرخاشگری در دوران نوجوانی میتواند اثرات گستردهای بر کودکان و جامعه داشته باشد. در ادامه، به برخی از این اثرات اشاره میشود:
اثرات روانی بر کودکان:
کاهش اعتمادبهنفس: پرخاشگری میتواند باعث کاهش اعتمادبهنفس و افزایش احساسات منفی نظیر ترس، اضطراب، و افسردگی در کودکان شود.
تأثیر بر رفتارهای اجتماعی: کودکان پرخاشگر ممکن است دچار مشکلات در برقراری روابط با همسالان، خانواده، و اعضای جامعه شوند.
اثرات بر روابط خانوادگی:
تضادها در خانواده: پرخاشگری ممکن است باعث تضادها و ناهماهنگیها در ارتباطات خانوادگی شود که در نتیجه ممکن است به اختلالات خانوادگی منجر شود.
کاهش حمایت خانوادگی: والدین و خانواده ممکن است حس کنند که نتوانستهاند به کودک خود حمایت کافی کنند که این موضوع میتواند روابط خانوادگی را آسیب بزند.
اثرات بر آموزش و تحصیل:
کاهش تمرکز و توانایی یادگیری: کودکان پرخاشگر ممکن است دچار مشکلات در تمرکز و توانایی یادگیری شوند که میتواند به کاهش عملکرد تحصیلی منجر شود
مشکلات در رفتارهای تحصیلی: پرخاشگری ممکن است باعث شود که کودکان در رفتارهای تحصیلی مشکلاتی داشته باشند و از مسیر تحصیلی خود منحرف شوند.
اثرات بر جامعه:
افزایش جرم و جنایت: افراد پرخاشگر ممکن است به سرقت، خشونت و جنایات دیگر انگیزه یابند که این امر میتواند امنیت جامعه را تهدید کند.
هزینههای اجتماعی: پرخاشگری ممکن است باعث افزایش هزینههای اجتماعی شود؛ بهعنوانمثال، هزینههای درمان و بازپروری افراد دخالتکردن.
پیامدهای بلندمدت:
تأثیرات در زندگی بزرگتر: کودکانی که در دوران نوجوانی پرخاشگری کردهاند، ممکن است در آینده نیز با مشکلات روانی و اجتماعی مواجه شوند و به دوران بزرگتری با مشکلات بلندمدت ناشی از پرخاشگری خود روبرو شوند.
درک این اثرات میتواند به جامعه و خانواده کمک کند تا به شکلدهی به محیطهای ساپورتی و پیشگیرانه فعالیت کرده و از رشد پرخاشگری در جامعه جلوگیری نمایند.
اثرات پرخاشگری بر کودکان و جامعه:
پرخاشگری در دوران نوجوانی میتواند اثرات گستردهای بر کودکان و جامعه داشته باشد. در ادامه، به برخی از این اثرات اشاره میشود:
اثرات روانی بر کودکان:
کاهش اعتمادبهنفس: پرخاشگری میتواند باعث کاهش اعتمادبهنفس و افزایش احساسات منفی نظیر ترس، اضطراب، و افسردگی در کودکان شود.
تأثیر بر رفتارهای اجتماعی: کودکان پرخاشگر ممکن است دچار مشکلات در برقراری روابط با همسالان، خانواده، و اعضای جامعه شوند.
اثرات بر روابط خانوادگی:
تضادها در خانواده: پرخاشگری ممکن است باعث تضادها و ناهماهنگیها در ارتباطات خانوادگی شود که در نتیجه ممکن است به اختلالات خانوادگی منجر شود.
کاهش حمایت خانوادگی: والدین و خانواده ممکن است حس کنند که نتوانستهاند به کودک خود حمایت کافی کنند که این موضوع میتواند روابط خانوادگی را آسیب بزند.
اثرات بر آموزش و تحصیل:
کاهش تمرکز و توانایی یادگیری: کودکان پرخاشگر ممکن است دچار مشکلات در تمرکز و توانایی یادگیری شوند که میتواند به کاهش عملکرد تحصیلی منجر شود
مشکلات در رفتارهای تحصیلی: پرخاشگری ممکن است باعث شود که کودکان در رفتارهای تحصیلی مشکلاتی داشته باشند و از مسیر تحصیلی خود منحرف شوند.
اثرات بر جامعه:
افزایش جرم و جنایت: افراد پرخاشگر ممکن است به سرقت، خشونت و جنایات دیگر انگیزه یابند که این امر میتواند امنیت جامعه را تهدید کند.
هزینههای اجتماعی: پرخاشگری ممکن است باعث افزایش هزینههای اجتماعی شود؛ بهعنوانمثال، هزینههای درمان و بازپروری افراد دخالتکردن.
پیامدهای بلندمدت:
تأثیرات در زندگی بزرگتر: کودکانی که در دوران نوجوانی پرخاشگری کردهاند، ممکن است در آینده نیز با مشکلات روانی و اجتماعی مواجه شوند و به دوران بزرگتری با مشکلات بلندمدت ناشی از پرخاشگری خود روبرو شوند.
درک این اثرات میتواند به جامعه و خانواده کمک کند تا به شکلدهی به محیطهای ساپورتی و پیشگیرانه فعالیت کرده و از رشد پرخاشگری در جامعه جلوگیری نمایند.
راههای مدیریت پرخاشگری در دوره نوجوانی:
مدیریت پرخاشگری در دوران نوجوانی نیازمند تدابیر جدی و تلاش مشترک از سوی والدین، مربیان، و جامعه است. در زیر به برخی از راههای مدیریت پرخاشگری در این دوره اشاره شده است:
تربیت مهارتهای ارتباطی:
ارتباط با کودکان بهصورت فعال و با احترام میتواند از مسیرهای اصلی مدیریت پرخاشگری باشد. والدین و مربیان باید مهارتهای ارتباطی خود را بهبود دهند و به کودکان یاد دهند که چگونه احساسات و نیازهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.
ارتقای مهارتهای حل تعارض:
آموزش به کودکان برای حل تعارضها بهصورت مثبت و بدون استفاده از خشونت میتواند در کنترل پرخاشگری مؤثر باشد. ایجاد محیطی که به کودکان این امکان را بدهد که بتوانند نظرات و احساسات خود را ابراز کنند نیز کمک میکند.
ایجاد فرصتهای مشارکت اجتماعی:
شرکت فعال در فعالیتهای گروهی و اجتماعی، میتواند به کودکان کمک کند تا مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کنند و احساس وابستگی و تعلق به جامعه داشته باشند.
ترویج تفکر انتقادی و هوش معنوی:
آموزش کودکان به تفکر انتقادی و تسلط بر هوش معنوی میتواند باعث توانمندی آنها در درک عواقب افعال خود شده و به کاهش پرخاشگری کمک کند.
ارتقای مهارتهای مدیریت استرس:
آموزش مهارتهای مدیریت استرس به کودکان، به آنها کمک میکند تا با فشارها و تنشهای روزمره بهتر کنار بیایند و بهجای پاسخهای پرخاشگرانه، از راهکارهای سازنده استفاده کنند.
تشویق به اهتمام بهسلامت روحی:
توجه بهسلامت روحی کودکان میتواند به افزایش استفاده از راهکارهای مثبت برای مدیریت احساسات منجر شود. ایجاد فضاهایی که احساسات آزاردهنده به اشتراک گذاشته شوند و حمایت از سلامت روحی، اهمیت دارد.
مشاوره و حمایت حرفهای:
در صورت لزوم، درخواست مشاوره از متخصصان روانشناسی و اجتماعی میتواند در مدیریت و پیشگیری از پرخاشگری مؤثر باشد. این افراد میتوانند به کودکان و والدین راهنمایی کنند.
هماهنگی این راهکارها با یکدیگر و بهکارگیری آنها به شیوه مداوم میتواند در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان تأثیرگذار باشد.
نقش والدین و مربیان:
نقش والدین و مربیان در مدیریت پرخاشگری در دوره نوجوانی بسیار حیاتی است. آنها میتوانند با ایفای وظایف خود و ایجاد محیطهای سازنده و پشتیبان، به توسعه مهارتها و مقابله با چالشهای پرخاشگری در کودکان کمک کنند. در زیر، نقش والدین و مربیان در مدیریت پرخاشگری بیان شده است:
ارتباط فعّال:
برقراری ارتباط فعّال با کودکان، گویای احترام و پذیرش احساسات و نیازهای آنها است. والدین و مربیان باید بهدقت گوش بدهند و به احساسات کودکان احترام بگذارند.
آموزش مهارتهای اجتماعی:
والدین میتوانند مهارتهای اجتماعی از جمله حل تعارض، همکاری، و ارتباطات کوثر را به کودکان یاد دهند. این مهارتها میتوانند به کاهش پرخاشگری و تقویت روابط اجتماعی کودکان کمک کنند.
حمایت از توسعه هویت:
والدین باید فرصتهایی برای بیان هویت شخصیتی کودکان فراهم کنند و از آنها حمایت کنند. احترام به اختلافات فردی کودکان و ایجاد فضایی برای تجربه و توسعه شخصیت اهمیت دارد.
تحلیل عواقب افعال:
والدین باید به کودکان یاد بدهند که عواقب افعالشان را درک کنند. این توانایی میتواند از آنها خودپردازش و تصمیمگیری مسئولانه بخواهد.
مدیریت استرس و فشارها:
آموزش مهارتهای مدیریت استرس و فشار به کودکان میتواند کمک کند تا با چالشها بهتر کنار بیایند و بهجای پرخاشگری، از راهکارهای سازنده استفاده کنند.
نظارت و مراقبت:
نظارت و مراقبت مناسب از کودکان، به آنها اطمینان میدهد که والدین به زندگی و امورشان توجه دارند. این اطمینان از ارتباط امن و کاهش احتمال رفتارهای پرخاشگرانه مؤثر است.
نمونهگیری از رفتار مثبت:
والدین و مربیان با نشاندادن رفتارهای مثبت و مدیریت سازنده احساس ایمنی و اعتمادبهنفس در کودکان را تقویت میکنند. این رفتارها بهعنوان الگوی ارزشمند برای کودکان عمل میکنند.
مشارکت فعّال در زندگی تحصیلی و اجتماعی:
حضور فعّال والدین در زندگی تحصیلی و اجتماعی کودکان، نشان از توجه و حمایت آنها است. این مشارکت میتواند احساس ارتباط و تعلق به خانواده و جامعه را تقویت کند.
نقش والدین و مربیان در مدیریت پرخاشگری از اهمیت بسیاری برخوردار است و با ایجاد روابط سالم و پشتیبانی فراگیر، میتوانند به رشد سالم کودکان و نوجوانان کمک کنند.