مواجه شدن کودک با شکست میپردازد
مقدمه:
مواجهه با شکست یکی از جنبههای حیاتی زندگی است که همه انسانها در طول زندگی خود با آن مواجه میشوند. برای کودکان، این تجربه بهویژه مهم است، زیرا در دوران رشد و توسعه، آموزش یادگیری از شکست و مدیریت آن میتواند اساسی برای ساختن شخصیت و مهارتهای زندگی آنها باشد. اما نحوه تأثیرگذاری والدین و محیط اطراف بر روی نگرش و پرداختن کودکان به شکست بسیار اساسی است.
در این مقاله، به بررسی اهمیت مواجهه با شکست در زندگی کودکان، تأثیرات مختلفی که این تجربه بر آنها میگذارد، و نقش والدین و محیط خانواده در پشتیبانی و هدایت کودکان در این مواجهه خواهیم پرداخت. این مقاله سعی دارد تا به والدین و مربیان کمک کند تا با بهترین روشها و استراتژیها، کودکان را در مسیر یادگیری و رشد مثبت از تجارب شکست همراهی کنند و ایجاد فرآیندهایی برای ایجاد انگیزه و اعتماد به نفس در آنها را تسهیل کنند.
نظریه محمد مهدی زمان وزیری روانشناس و کوچ تربیتی
مواجهه با شکست در کودکان
مواجهه با شکست برای کودکان یکی از جوانب مهمی از رشد و توسعه شخصیتی آنهاست. این تجربه میتواند به آنها در یادگیری مهارتهای زندگی، تقویت اعتماد به نفس، و توانایی مقابله با مشکلات کمک کند. اما نحوه مدیریت و پشتیبانی از کودکان در مواجهه با شکست نقش بسیار مهمی دارد. در زیر، تأثیر مواجهه با شکست در کودکان و روشهای موثر برای پشتیبانی از آنها را بررسی خواهیم کرد:
تقویت مهارتهای مقابله:مواجهه با شکست میتواند به کودکان یاد بدهد که چگونه با موقعیتهای دشوار برخورد کنند و از آنها یاد بگیرند. والدین میتوانند این مهارتها را با ارائه فرصتهای مستقلیت، تشویق به حل مسائل و ایجاد فضاهای امن برای بحث و تبادل نظر تقویت کنند.
تأمین حمایت و انگیزه: والدین میتوانند با ارائه حمایت و انگیزه به کودکان در مواجهه با شکست، احساس اعتماد به نفس آنها را تقویت کنند. این میتواند شامل تشویق به تلاش مجدد، تقویت نقاط قوت و تأکید بر یادگیری از تجربه شکست باشد.
تشویق به پذیرش شکست: والدین میتوانند به کودکان یاد بدهند که شکست یک قسمت طبیعی از زندگی است و مهم نیست چقدر بارها به آن برمیخورند، بلکه چگونه با آن برخورد میکنند. ایجاد فضایی برای بحث آزاد و بازگویی داستانهای الهام بخش از افرادی که پس از شکستهایی موفق شدند، میتواند کودکان را تشویق به پذیرش و یادگیری از شکست کند.
توجه به احساسات: والدین باید به احساسات کودکان در مواجهه با شکست توجه کنند و فضایی را برای بیان احساسات فراهم کنند. گفتگو با کودکان در مورد احساساتشان، تسهیل در مدیریت استرس و ایجاد ارتباط عمیق تری با آنها کمک میکند.
مواجهه با شکست میتواند یک فرصت برای رشد و یادگیری برای کودکان باشد، اما نیازمندیم والدین به آنها در این مسیر پشتیبانی کنند و آنها را در مسیری که به رشد و توسعه شخصیتیشان منجر میشود، هدایت کنند.
تاثیر دیدگاه والدین درمواجهه با شکست بر فرزندان
دیدگاه والدین در مواجهه با شکست بر فرزندان تأثیر بسیار مهمی دارد. این تأثیر میتواند به شدت مثبت یا منفی باشد و در نهایت تأثیر گذار بر رشد و توسعه شخصیتی فرزندان داشته باشد. در زیر به برخی از این تأثیرات میپردازم:
تقویت اعتماد به نفس: والدینی که در مواجهه با شکست به فرزندانشان اعتماد کرده و از آنها حمایت میکنند، میتوانند به طور مستقیم اعتماد به نفس آنها را تقویت کنند. وقتی فرزندان احساس میکنند والدین به آنها اعتماد دارند، احتمالاً بیشتر به تلاش برای دستیابی به اهداف خود خواهند پرداخت.
تقویت مهارتهای مقابله: والدینی که به فرزندانشان یاد میدهند که چگونه با شکست مواجهه کنند و از آن یادگیری کنند، مهارتهای مقابله آنها را تقویت میکنند. این مهارتها میتوانند شامل توانایی مدیریت استرس، ارتباط مؤثر با دیگران و ایجاد راهحلهای خلاقانه برای مواجهه با مشکلات باشند.
تأثیر بر انگیزه: والدینی که در مواجهه با شکست به فرزندانشان انگیزه میدهند و آنها را تشویق به ادامه تلاش میکنند، میتوانند انگیزه و پشتکار آنها را تقویت کنند. این انگیزه میتواند به فرزندان کمک کند تا پس از شکست، دوباره امیدوار شوند و به تلاش برای دستیابی به هدفشان ادامه دهند.
تأثیر بر احساسات و روابط: والدینی که به طور مثبت با شکست فرزندانشان روبرو میشوند و از آن یادگیری را تشویق میکنند، میتوانند روابط خود با فرزندانشان را تقویت کنند و به احساسات مثبتی مانند احترام، توجه و عشق نشان دهند.
اما اگر والدین به شکستهای فرزندانشان به عنوان علامتی از ناتوانی یا کمبود قابلیت نگاه کنند، ممکن است تأثیرات منفی بر روی رشد و توسعه شخصیتی آنها داشته باشد. این امر میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس، کاهش انگیزه و حتی ایجاد احساسات ناامیدی و اضطراب در فرزندان شود.
راهکار های کمک به کودکان
راههای کمک به کودکان برای مواجهه با شکست یک جنبه مهم از والدینشدن است، اما ممکن است چالشبرانگیز باشد. در اینجا چند راهکار است:
تصور از پیش برخورداری از شکست: بفهمید که شکست یک بخش طبیعی از زندگی است. با وجود تلاشهایمان برای حفاظت از آنها، کودکان با موانع مواجه میشوند. پذیرش این واقعیت شما را برای برخورد با شکست آماده میکند.
بازسازی شکست به عنوان فرصت رشد: به جای دیدن شکست به شکل منفی، آن را به عنوان فرصتی برای یادگیری و توسعه ببینید. به کودکانتان تشویق کنید که بر روی آنچه اشتباه رفته است و چگونه میتوانند بهبود بخشند، تفکر کنند. تاکید بر این است که شکست پایان نیست بلکه یک قدم نخست برای موفقیت است.
اجازه دادن به کودکان برای شکست از جوانی: مانع کردن کودکان از تجربه شکست به نظر محافظتی ممکن است اما این باعث میشود که از تجربههای یادگیری ارزشمند محروم شوند. اجازه دادن به آنها که در سنین جوانی شکست بخورند به ساخت مهارتهای تابآوری و حل مسئله کمک میکند و آنها را برای چالشهای آینده بهتر آماده میکند.
حمایت از آنها در زمان شکست: وقتی کودکان با شکست روبرو میشوند، در کنار آنها باشید. به جای خلعالملل یا بیان ناامیدی، همدردی و درک را ارائه دهید. به آنها بگویید که عشق و پذیرش شما به شانشان بستگی به موفقیت آنها ندارد.
آموزش از طریق داستانها: داستانهایی از کتاب مقدس یا زندگی شخصی خود را به اشتراک بگذارید که شکست منجر به رشد و تحول شد. تاکید کنید که چگونه خدا یا شما از طریق شکست راه یافته و قویتر شدهاید. این کمک میکند کودکان شکست را به عنوان یک بخش طبیعی از تجربه انسانی ببینند.
بررسی انتظارات خود: نگرانیهای خود را در مورد شکست و موفقیت بررسی کنید. آیا به کودکان خود فشار ناعادلانهای برای برتری میآورید؟ درک انگیزههای خود میتواند به شما کمک کند تا کودکانتان را بهتر حمایت کنید.
ارتباط باز: با کودکانتان در مورد شکست به صراحت صحبت کنید. از آنها در مورد نگرشهای آنها نسبت به شکست و انتظارات شما بپرسید. یک محیط ایجاد کنید که آنها احساس راحتی در مورد بحث درباره ترسها و تجربیات خود داشته باشند.
عمل فوری: امروز با اجرای این راهکارها شروع کنید، با کودکانتان در مورد دیدگاههایشان درباره شکست صحبت کنید، شکست را به عنوان فرصتی برای یادگیری بازسازی کنید و آنها را با داستانهای مناسب از کتاب مقدس یا زندگی شخصیتان آشنا کنید.
با اتخاذ این رویکردها، میتوانید به کودکانتان کمک کنید تا تابآوری داشته باشند، از شکست یاد بگیرند و به افرادی خودمطمئن برای مقابله با چالشهای زندگی تبدیل شوند.
واکنش های کودکان در مواجهه با شکست:
واکنشهای کودکان در برابر شکست به سن و تجربههایشان بستگی دارد و ممکن است در هر سنی متفاوت باشد. در زیر، واکنشهای کودکان در برابر شکست با تفکیک سنی آورده شده است:
۱. کودکان پیشدبستانی (3 تا 6 سال)
– عدم درک کامل از مفهوم شکست: در این سن، کودکان به طور کلی ممکن است مفهوم کامل شکست را نفهمند و درک محدودی از عواقب آن داشته باشند.
– احساس ناامنی: شکست ممکن است باعث احساس ناامنی در کودکان شود و میتواند به طور موقت تأثیر منفی بر روحیه آنها داشته باشد.
– اندازهگیری احساسات: کودکان در این سن ممکن است احساسات خود را از طریق بیان کلام، عملکرد بدنی (مثل گریه و خشم) و یا رفتارهای تغییر یافته نشان دهند.
۲. کودکان دبستانی (6 تا 12 سال)
– برخورد با شکست: کودکان در این سن شروع به درک بهتری از مفهوم شکست میکنند و ممکن است راحت تر با آن مقابله کنند.
– احساس عدم توانایی: شکست ممکن است باعث احساس عدم توانایی و کاهش اعتماد به نفس شود.
– تغییر در رفتارها: کودکان ممکن است رفتارهای مختلفی نشان دهند، از جمله ترک کار یا تجربه فعالیتهای جدید تا تلاش بیشتر برای رسیدن به هدف.
۳. نوجوانان (13 تا 18 سال)
– شکلگیری هویت: در این دوره، نوجوانان در حال شکلگیری هویت خود هستند و شکستها میتوانند تأثیرات بزرگی بر روی تصویر آنها از خود و خودارزشی داشته باشند.
– تأثیر در روابط اجتماعی: شکست ممکن است باعث تغییر در رفتار و ارتباطات اجتماعی نوجوانان شود. آنها ممکن است از برخوردهای اجتماعیتر خودداری کنند.
– انعطافپذیری: نوجوانان میتوانند درک بهتری از اهمیت انعطافپذیری پیدا کنند و ممکن است بتوانند بهتر با شکستها سازگاری پیدا کنند.
به عنوان یک راهنمایی کلی، مهم است تا والدین و مربیان به کودکان کمک کنند تا مهارتهای مدیریت شکست، تقویت اعتماد به نفس و تواناییهای انعطافپذیری را به درستی یاد بگیرند.