به کودکان باج ندهید ! میپردازد
تأثیر منفی باج دادن به کودکان: قفل شدن ذهن فرزندان بر روی نبایدها
باج دادن به کودکان، به معنای ارائه پاداش یا امتیاز به آنها برای جلوگیری از انجام رفتارهای نامطلوب، یکی از روشهایی است که برخی والدین و مراقبان برای کنترل رفتارهای فرزندان خود به کار میگیرند. این روش، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت مؤثر به نظر برسد، اما در بلندمدت میتواند عواقب منفی جدی بر تربیت و رشد روانی کودک داشته باشد. یکی از این عواقب، قفل شدن ذهن کودک بر روی “نبایدها” و تمرکز بیش از حد بر رفتارهای منفی است. در این مقاله، به بررسی این پدیده و تأثیرات منفی آن بر روان و رشد کودکان خواهیم پرداخت.
باج دادن چیست و چگونه عمل میکند؟
باج دادن به کودک به این معناست که والدین یا مراقبان برای جلوگیری از انجام یک رفتار منفی، به کودک باج میدهند.به عنوان مثال، تصور کنید کودکی در فروشگاه شروع به گریه و ناله میکند تا یک اسباببازی بخرد. اگر والدین برای جلوگیری از این گریه، آن اسباببازی را برای کودک بخرند، این اقدام نوعی باج دادن است. در این حالت، والدین با این کار سعی میکنند کودک را آرام کنند و از ایجاد صحنههای نامطلوب در ملاء عام جلوگیری کنند. این روش اغلب زمانی به کار گرفته میشود که والدین نمیخواهند با رفتار نادرست کودک مواجه شوند و به دنبال یک راهحل سریع و موقت برای آرام کردن او هستند.
تأثیرات منفی باج دادن بر ذهن کودک
یکی از بزرگترین مشکلاتی که باج دادن به کودکان ایجاد میکند، تقویت تمرکز کودک بر رفتارهای منفی است. در ادامه به برخی از این تأثیرات منفی میپردازیم:
1. تقویت توجه به رفتارهای منفی
وقتی کودکی با باج دادن مواجه میشود، ممکن است به طور ناخودآگاه به رفتارهای منفی خود بیشتر توجه کند. به عبارت دیگر، کودک یاد میگیرد که رفتارهای ناپسند او میتواند باعث جلب توجه و حتی دریافت پاداش شود. به عنوان مثال، اگر یک کودک هنگام نارضایتی در خانه شروع به جیغ کشیدن کند و والدین برای آرام کردن او به او خوراکی بدهند، کودک به زودی متوجه میشود که با این رفتار میتواند به خواستههایش برسد. این فرآیند میتواند باعث شود که ذهن کودک بیشتر بر روی این رفتارها قفل شود، زیرا او متوجه میشود که با انجام رفتارهای منفی میتواند به خواستههای خود برسد.
2. ایجاد الگوی رفتاری منفی
باج دادن به کودک میتواند الگویی از رفتار و تفکر را در او ایجاد کند که در آن به جای تمرکز بر رفتارهای مثبت و سازنده، بر روی رفتارهای منفی تمرکز کند. برای مثال، تصور کنید کودکی هر بار که والدین او را برای خوابیدن به اتاقش میفرستند، با گریه و ناله به اتاق والدین باز میگردد. اگر والدین برای جلوگیری از این وضعیت به او اجازه دهند که در اتاق آنها بخوابد، کودک یاد میگیرد که با تهدید به انجام رفتارهای ناپسند میتواند والدین را به سمت انجام خواستههای خود سوق دهد. این الگوی رفتاری میتواند به طور جدی روند تربیت کودک را مختل کند و مانع از یادگیری مهارتهای مهمی مانند مسئولیتپذیری و خودکنترلی شود.
3. کاهش توجه به اهداف مثبت
کودکانی که به واسطه باج دادن تربیت میشوند، ممکن است به جای تمرکز بر اهداف مثبت و انجام رفتارهای مطلوب، توجه خود را معطوف به اجتناب از رفتارهای منفی کنند. این امر میتواند به کاهش انگیزه آنها برای یادگیری و پیشرفت در زمینههای مختلف زندگی منجر شود. به عنوان مثال، یک کودک ممکن است بیشتر به این فکر باشد که چگونه میتواند از انجام تکالیف مدرسه فرار کند و از والدین باج بگیرد، به جای اینکه انگیزهای برای بهبود عملکرد تحصیلی خود داشته باشد. در واقع، کودک بیشتر به فکر این است که چگونه از انجام رفتارهای منفی جلوگیری کند تا اینکه به دنبال انجام کارهای مثبت و سازنده باشد.
4. ایجاد اضطراب و استرس در کودکان
تمرکز مداوم بر رفتارهای منفی و نبایدها میتواند باعث ایجاد اضطراب و استرس در کودکان شود. آنها ممکن است دائماً نگران باشند که اگر رفتار نادرستی انجام دهند، چه عواقبی در انتظارشان خواهد بود. به عنوان مثال، کودکی که دائماً برای اجتناب از تنبیه یا ناراحتی والدین باج میگیرد، ممکن است به مرور زمان دچار اضطراب شدید شود. این نگرانی مداوم میتواند به مشکلات روانی جدیتری مانند اضطراب مزمن و افسردگی منجر شود.
قسمتی از کتاب فرزند خود شکوفا بساز
چگونه میتوان از باج دادن جلوگیری کرد؟
برای جلوگیری از قفل شدن ذهن کودک بر روی نبایدها و تمرکز بر رفتارهای منفی، والدین و مراقبان میتوانند از راهکارهای تربیتی مؤثرتر و مثبتتری استفاده کنند. در ادامه به برخی از این راهکارها اشاره میکنیم:
1. تعیین قوانین و پیامدهای منطقی
به جای باج دادن، والدین باید قوانین مشخصی برای رفتارهای کودک تعیین کنند و پیامدهای منطقی برای رفتارهای نامناسب در نظر بگیرند. به عنوان مثال، اگر کودکی اسباببازیهایش را جمع نکند، میتوان به جای باج دادن به او، تصمیم گرفت که اجازه بازی با اسباببازیهای جدید را نداشته باشد تا زمانی که وظیفه خود را انجام دهد. این رویکرد به کودک میآموزد که رفتارهای نادرست عواقبی دارند و باید مسئولیت آنها را بپذیرد.
2. تشویق رفتارهای مثبت
یکی از بهترین راهکارها برای جلوگیری از تمرکز کودک بر رفتارهای منفی، تشویق و تقویت رفتارهای مثبت است. والدین باید به جای تمرکز بر روی نبایدها، به کودک خود نشان دهند که انجام رفتارهای مثبت و سازنده میتواند به نتایج خوبی منجر شود. به عنوان مثال، اگر کودکی به طور مرتب اتاق خود را تمیز نگه دارد، والدین میتوانند با رعایت تکنیک تشویق او را با فعالیت مورد علاقهاش مثل بازی در پارک تشویق کنند. این کار باعث میشود که کودک بیشتر به فکر انجام کارهای خوب باشد و از رفتارهای ناپسند فاصله بگیرد.
3. آموزش مهارتهای حل مسئله
به جای ارائه راهحلهای موقت و ناکارآمد مانند باج دادن، والدین باید به کودک خود مهارتهای حل مسئله و مدیریت احساسات را آموزش دهند. این مهارتها به کودک کمک میکنند تا به جای استفاده از رفتارهای نادرست برای رسیدن به خواستههایش، از روشهای سالم و منطقی برای حل مشکلات استفاده کند. به عنوان مثال، اگر کودکی در مدرسه با همکلاسیهایش اختلاف پیدا کند، والدین میتوانند به جای تنبیه یا باج دادن، به او کمک کنند که راهحلهای مختلف را بررسی کند و راهحلی منطقی برای رفع اختلاف پیدا کند.
4. ایجاد ارتباط مؤثر با کودک
یکی دیگر از راهکارهای مهم برای جلوگیری از باج دادن و تمرکز کودک بر نبایدها، ایجاد یک ارتباط مؤثر و حمایتی با کودک است. والدین باید با کودک خود درباره احساسات و نیازهایش صحبت کنند و به او نشان دهند که همیشه آماده شنیدن و کمک کردن به او هستند. به عنوان مثال، اگر کودکی ناراحت است که نمیتواند به یک مهمانی برود، والدین میتوانند به جای تسلیم شدن و اجازه دادن به او برای رفتن، با او درباره دلایل این تصمیم صحبت کنند و به او کمک کنند که احساساتش را مدیریت کند. این ارتباط مؤثر میتواند به کودک احساس امنیت و پذیرش بدهد و مانع از ایجاد رفتارهای ناپسند شود.
نتیجهگیری
باج دادن به کودکان، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به نظر مؤثر برسد، اما در بلندمدت میتواند تأثیرات منفی جدی بر ذهن و رفتار کودک داشته باشد. قفل شدن ذهن کودک بر روی نبایدها و تمرکز بر رفتارهای منفی از جمله این تأثیرات منفی است. والدین و مراقبان باید از روشهای تربیتی مثبت و سازنده برای هدایت رفتارهای کودک استفاده کنند و به جای تقویت رفتارهای منفی، به کودک خود کمک کنند تا به رفتارهای مثبت و سازنده توجه بیشتری نشان دهد. این رویکرد نه تنها به رشد سالمتر کودک کمک میکند، بلکه به ایجاد روابط قویتر و مؤثرتر بین والدین و کودک نیز منجر میشود.
اصول پاداش به کودکان